دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
تقدم به كساني كه راه نمي روند
ارسال شده توسط ژاکان باران ملکشاهی در تاریخ : جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲ ۱۴:۳۲
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۹۶ | نظرات : ۲۴
|
|
ایستاده (از کتاب بدون اسم)
از نشستن خسته ام و
در گوش خدا بلند ، بلند داد نمی زنم ...!
در این شبهای یلدایی
جادوی این تخت شده ام و
خواب نمی روم ....!
در دستهای نارنجی پاییز
مغلوب خزان شده ام و
در فهرست مرگ با باد نمی روم ...!
سالهاست که جاده مرا می خواند
و من هر بار آهسته زیر لب می گویم :
که هرگز راه نمی روم...!
كبوتر باران (كاك باران) فيروزكوه 1381
اين شعر تقديم به تمام كساني كه به هر دليل باقي مانده ي عمر را قادر به راه رفتن نيستند
ا
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۵۷۸ در تاریخ جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۹۲ ۱۴:۳۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید