از شیطنت های ناپاکانه انگلیس این بود که زبان انگلیسی را زبان علم معرفی کردند. اتفاقا انگلیسی زبان جهل است. ترجمه انگلیسی کتاب های فلاسفه غرب که عمدتا آلمانی هستند، به مراتب بی اعتبار تر از ترجمه فارسی آن ها است و فیلسوف غربی هم حاضر نیست این ترجمه انگلیسی را به عنوان مرجع بشناسد.
در حقوق، تمام منابع انگلیسی از اعتبار ساقط است. منابع علمی در «حقوق غرب» باید به زبان فرانسوی باشد. زبان انگلیسی، زبان علم نیست؛ زبان جهل و کلک است. زبان سیاست بازی و به هم زدن علم است. کتب علمی را به زبان انگلیسی ترجمه کرده اند. هیچ مجمع علمی ترجمه های انگلیسی را به عنوان مرجع علمی قبول ندارد. چه کسی گفته زبان انگلیسی زبان علم است؟
از همینروی، حداقل از دو دهه پیش، پژوهشهای بسیاری در اینباب مخصوصا آثار سوء یادگیری بدون برنامهی زبان انگلیسی نوشته شده است. ظهور اصطلاحاتی چون "امپریالیسم زبان انگلیسی" نیز تحت تأثیر همین فضا بوده است. "رابرت فیلیپسون"، زبانشناس انگلیسی در کتاب خود با عنوان "امپریالیسم زبانی"، در کنار اشکال دیگر استعمار کشورها چون امپریالیسم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و...، از امپریالیسم زبان انگلیسی نیز بهعنوان شکل نوینی از استعمار در دوران حاضر یاد میکند. از نظر او، ترویج زبان انگلیسی توسط دو کشور آمریکا و انگلیس در سایر کشورها، بهمنزلهی "نفوذ و استیلا" یافتن در آنها به شکلی نرم و آرام است. از نظر فیلیپسون، ترویج زبان انگلیسی از طرفی موجب افزایش منافع غرب در کشورها شده و از طرفی دیگر، فرهنگها و زبانهای ملی و محلی را در بلندمدت به سمت تضعیف یا نابودی پیش میبرد. «هر جا انگلیسها وارد شدند، زبان مردم بومی را تبدیل کردند به انگلیسی؛ اگر زبان رقیبی وجود داشت، آن را از بین بردند. در شبهقارهی هند، زبان فارسی چند قرن زبان رسمی بود؛ تمام نوشتجات، مکاتبات دستگاههای حکومتی، دولتی، مردم، دانشوران، مدارس عمده، شخصیتهای برجسته، با زبان فارسی انجام میگرفت. انگلیسها آمدند زبان فارسی را با زور در هند ممنوع کردند، زبان انگلیسی را رائج کردند.»
"جواهر لعل نهرو" در کتاب خود با عنوان "نگاهی به تاریخ جهان"، به همین موضوع اشاره میکند که چگونه تبلیغ و آموزش زبان انگلیسی توسط عمال این کشور در هند، موجب به وجود آمدن طبقهای جدید در این کشور شد که با مردم خود هیچ ارتباطی نداشت. او چنین مینویسد: "آموزش انگلیسی در هند هدفش پرورش کارمندان اداری و در عین حال، آشنا ساختن هندیان با جریانهای فکری غرب بود. در نتیجه یک طبقهی جدید در هند به وجود آمد. طبقهای که آموزش زبان انگلیسی یافته بود. این طبقه هرچند تعدادش محدود بود و با تودههای مردم هم تماس و ارتباط نداشت اما بالاخره رهبری نهضتهای ملی تازه را عهدهدار گردید."
شاید به همین دلیل بود که دولت چین، در سال ۲۰۱۰، کاربرد زبان انگلیسی را در رسانههای دیداری و مجازی چین ممنوع اعلام کرد. دولت چین، سیاست جدید خود در اینباره را اینگونه توضیح داد که استفاده از زبان انگلیسی و مخلوط شدن انگلیسی با زبان چینی به سرعت در حال تخریب اصالت زبان چینی است و به شدت به ارزشهای فرهنگی و سنتی ملت چین حمله کرده است. حتی «بعضی از کشورهای اروپائی هم نگذاشتند زبان انگلیسی تبدیل شود به زبان علمی آنها - مثل فرانسه، مثل آلمان - اینها زبان خودشان را به عنوان زبان علمی در دانشگاههایشان حفظ کردند.
فلیپ سان ( ۱۹۹۲ ) در واکنش به رویکرد نئو استعماری کشورهای انگلیسی زبان برای احیای سلطه خود در کشورهایی که درگذشته مستعمره بوده اند از طریق گسترش و ترویج مدل های آموزش زبان انگلیسی، نظریه امپریالیسم زبانی را تبیین کرد. پنی کوک ( ۱۹۹۴ ) با رویکردی مشابه مدل های آموزش زبان انگلیسی را انعکاس خاستگاه شبه سیاسی طرفداران آن ها برمی شمارد.
منبع:ترکیبی از گفتارها در گوگل!!!
دوستان بزرگوارم بخش نظرات همیشه در صفحات من باز هست مگر اینکه صلاحدید مدیریت محترم چیز دیگری اقتضا کنه
با تقدیم احترام فراوان