بسم الله الرحمن الرحیم
منبر خرابه شیطان روایت شده است که صبح آن شبی که پیامبر صلی الله علیه و آله به معراج تشریف بردند و همه جا را دیدند، شیطان خدمت پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم، طرف چپ "بیت المعمور" منبری بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده، آیا آن منبر را شناختی؟ آیا میدانی آن منبر متعلق به کیست؟ حضرت فرمودند: خیر، آن منبر متعلق به کیست؟ شیطان عرض کرد: آن منبر من بود، بالای آن مینشستم و ملائکه پای منبرم نشسته و من آنها را موعظه میکردم، ملائکه از عبادت و بندگی من تعجب میکردند. وقتی که تسبیح از دستم میافتاد، چندین هزار ملک برخواسته تسبیح را میبوسیدند و به دست من میدادند. اعتقاد من این بود که خداوند مخلوقی برتر از من خلق نفرموده است. اما امر بر عکس شد و رانده درگاه الهی شدم و الان از من بدتر و ملعونتر در درگاه احدیت کسی نیست.. امیر المومنین حضرت علی (علیه السلام) درباره عبادت شیطان و عاقبت او می فرماید: پس از کار خدا درباره ابلیس پند گیرید که کردار دراز مدت او را تباه و کوشش فراوانش را بر باد داد و این به سبب لحظه ای تکبر و سرکشی بود.
شیطان، خداوند متعال را ۶ هزار سال عبادت کرد اما بخاطر تکبر و غرور ش به روح الهی انسان سجده نکرد تا از درگاه خداوند طرد شد.
زیباترین و در عین حال سوزناک ترین سخن خداوند خطاب به انسان..
شیطان ۶هزار سال مرا عبادت کرد.من و او باهم خوب بودیم و با او مشکلی نداشتم ؛من فقط بخاطر اینکه به توی بنده سجده نکرده بود او را طرد کردم،
حالا تو از من رویگردانی و به جبهه ی او پناه می بردی؟!
این سخن خداوند دردناک ترین سخن است.😔
این سخن حرف دل خیلی هاست...
در جهان ما انسان هم کم پیش نیامده...
من بخاطر اینکه شخصی به رفیقم، محبوبم بی احترامی یا توهینی کرده رفاقتمو ازش پس می گیرم ولی بعدش رفیقم با همون شخصی که بخاطرش رفاقتمو باهاش تموم کرد،رفیق بشه و منو ترک کنه!!!...
بخدا بد دردیه...
فقط با این مثال میشد فهمید که چقدر سخن خداوند درناک بود و چقد من بنده بی مهر و قدرنشناش😔
خداوندا به حق این روزها و شب های بابرکت و ماتم محرم
مرا ببخش که چنان در غصه ها و درد های دنیا گیج شدم که تورا از یاد برده ام و به جبهه ی دشمن قسم خورده ام پناه بردم در حالی که تنها پناه دهنده ی حقیقی ما تویی،تنهاخیرخواه ما تویی و تنها دوستدار و دلسوز ما تویی. ای غفاری که هرگز بدی ام را نمی خواهی مرا بیامرز و عشق و رحمتت را در دلم چنان وسعت بده که لحظه تورا ازیاد نبرم.
خداوندا مرا در معرفت و شناخت خود یاری بده تا آن جایی که بتوانم تورا بشناسم و در دریای عشق و محبتت غرق شدم چرا که بدون معرفت،محبتی چیشده نمی شود.
تا تو را نشناسم نمیدانم به که میخواهم دل بدهم من معرفت و سپس به واسطه اش محبتت را خواهانم.
همانا محبت تو والاترین چیزی است که خواهانم اگرچه هنوز خودراآنگونه که باید نشناخته ام.پس مرا بر خود بشناس که زیباترین نعمت است.
و اکنون دعامی کنم که
من و تمام مارا به عشق الهی ات مبتلاگردانی ،که قطعا زیباترین عشق است..و عشق حسین علیه اسلام را واسطه ی این عشق ابدی و جاودان قرار بده.
الهی آمین🌷🌷
حدیثی زیبا و عارفانه...
این روایت در منابع حدیثی مرسوم شیعه وجود ندارد، اما در برخی منابع عرفانی
و دیگر متون اسلامی
بدون سند (مرسل) با عبارات مختلفی به عنوان حدیث قدسی آمده است؛ یکی از این عبارات چنین است: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه؛
[۵]
آنکس که مرا طلب کند، مرا مییابد و آنکس که مرا یافت، مرا میشناسد و آنکس که مرا شناخت، مرا دوست میدارد و آنکس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد و آنکس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم و آنکس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم و آنکس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او میباشم.»
***
آن کسی که عشق و محبت تو را بچشد و تمامی مادیات جدا می شود تا فقط تو را ببیند و لحظه ای دلش را به غیر تو ندهد.
#یافتاح