سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        10 داستان خیلی کوتاه
        ارسال شده توسط

        ابوالقاسم کریمی

        در تاریخ : شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۳۴
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۱۷ | نظرات : ۰

        +اون یه روانشناسه
          _مطب هم داره؟
        +آره ، من آدرسشم دارم
        +پس چرا زنشو کتک میزنه؟
        _مگه روانشناسا ، نمیتونن دیونه بشن؟
        **
        گفتند:بابا ، ایدز داره
        گفت:منم معتادم
         دیروز ، رسما ازدواج کردند
        ***
        انگشتان یک دزد را قطع کردند
        بعضی ناراحت بودند
        بعضی خوشحال
        تا اینکه یکی در بین جمعیت گفت:
        چرا انگشتای اختلاسگرا ، هنوز سالمه؟
        ***
        به عروسی نوه اش 
        دعوت نشده بود
        روی تخت
         نشسته بودُ ، گریه میکرد.
        ***
        در آخرین دیدار
        گفته بود
        "دوست ندارم بمیرم"
        امروز، اعدام شد
        ***
        دیروز
        کبریت فروش بود
        امروز
        تن فروش
        یاد حرف دوستی افتادم که گفت:
        سرنوشت تغییر نمیکنه
        ولی آدما عوض میشن.
        ***
        +آقا ، این ماشین چقدر میرزه؟
        _اونقدر که تو 100 ساله دیگه هم نمیتونی بخریش
        _به سلامت
        ***
        +تو که قیمت ماشینت 3 برابر دیه یه آدمه ، پس چرا ناراحتی
        _من برا اون ناراحت نیستم
        _ماشینمو دزد برده
        ***
        چند مدت تو زندان بود
        ولی اونجا هم سرش به سنگ نخورد
        آزاد که شد
        رفت پی همون شغل قدیمیش
        _شرکت های هرمی.
        ***
        تورم که بالاتر رفت
        حقوق بازنشستگی
        کفاف هزینه بیماری همسرشو  نمیداد
        تصمیم گرفت برا خودش یه شغل دست و پا کنه
        معلم بازنشسته
        دست فروش شد.
        ***

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۲۴۶ در تاریخ شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۱۱:۳۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3