سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ابراهیم احمدی‌نیا، شاعر مریوانی
        ارسال شده توسط

        سعید فلاحی

        در تاریخ : پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۲۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۱۵ | نظرات : ۳

        استاد "ابراهیم احمدی‌نیا" شاعر و منتقد کورد، در سال ۱۳۴۸ خورشیدی، در شهر مریوان استان کوردستان دیده به جهان گشود. 
        ایشان دانش آموخته‌ی کارشناسی ارشد مهندسی کشاورزی از دانشگاه بوعلی سینای همدان است. 
        احمدی‌نیا از اعضای هیات مؤسسین انجمن ادبی «آبیدر» است که در سال ۱۳۶۹، در سنندج شکل گرفت و همچنین از اعضای هیات مؤسس انجمن ادبی «اندیشه» است که در سال ۱۳۷۷، در مریوان راه اندازی شد. 
        او از شاعران و امضا کنندگان مانیفیست جریان موسوم بە شعر “داکار” است. داکار مانیفیستی شعری بود کە در دوران خود نقطە عطفی در شعر کوردی بە شمار می‌آمد.
        از ابراهیم احمدی‌نیا یک مجموعه شعر به اسم ”مدار سرماریزه” در سال ۱۳۸۰، بە چاپ رسید کە از لحاظ فرمی و ساختاری و زبانی همچون دیگر شاعران داکار تلاشی بود برای برون رفت شعر کوردی کوردستان ایران، از تاثیر شعر کوردستان عراق و همچنین موج شعری چریک‌نویسی و شعارگونه‌ی دو دهه قبل از خود. 
        همچنین فرم شعر دیگری نیز از داکار در همان سال‌ها به اسم شعر ”چرکانه” یا “لحظه نوشت‌ها” از طرف ابراهیم احمدی‌نیا و اعضا داکار تجربه گردید و رد پای آن نوع از تجربه‌ی فرمی را در یک دهه‌ی اخیر می‌شود ردگیری کرد. شایان ذکر است که پروژه‌ی شعر داکار از لحاظ فرم، ساختار و فرم تصویری اشعار تجربه‌ای نزدیک به تجربه‌ی شعر حجم می‌باشد.  
        احمدی‌نیا از شاعران پیشرو شعر کوردی بوده و همیشه سعی در تجربه‌ی فرم‌ها و ساختارهای جدید شعری داشتە و در سال‌های اخیر نیز دو مجموعه‌ی شعر جدید که حاصل تجارب سال‌های هشتاد به بعد است؛ را   آماده‌ی چاپ نموده و نمونه‌های چاپ شده‌ی این دو اثر نشان دهنده‌ی نرم گریزی وی در حوزه‌ی زبان و فرم شعری و تجربه‌ای تازە‌تر به نسبت کتاب قبلی‌اش است. احمدی‌نیا در حوزه‌ی نشریات ادبی نیز همواره چهره‌ای فعال بودە که بخشی از رزومه‌ی کاری وی به شرح زیر می‌باشد:
        - عضو شورای نویسندگان مجله ادبی- فرهنگی «زریبار» از شماره ۶ تا ۱۰.
        - سرپرستی و انتشار فصلنامه تخصصی کشاورزی «کشت و کال» به زبان‌های کوردی و فارسی در تیراژ بالا از سال ۱۳۸۷ از شماره ۱ تا شماره ۱۴ که پس از آن برای همیشه تعطیل گردید.

        ▪︎کتاب‌شناسی:
        - چاپ مجموعه شعر «مه‌داری زوقم» (مدار سرماریزه) - ۱۳۸۰
        - چاپ ده‌ها شعر، داستان و مقاله علمی و ژورنال در مجلات و مطبوعات گوناگون.
        - آماده نمودن دو مجموعه شعر و یک مجموعه داستان برای چاپ.

        ▪︎نمونه شعر کوردی:
        (۱)
        [کریستاڵه‌ ژیان و خائینه‌ ئاو] 
        پێچه‌وانه‌ی سه‌وزی مانتۆ 
        ژنێ رژایه‌ سافبوونی سرامیک 
        ئه‌وپه‌ڕی چلاوچلی 
        هه‌وه‌س بوو و ئه‌لکه‌هوول
        پاساژ به‌شی ئاوپرژێنم ناکا 
        زرقوبرق و نهۆمه 
        کریستاڵه‌ ژیان و خائینه‌ ئاو
        سه‌نگه‌ره‌کان
        پڕ له‌ سروودی نیشتمانی و وێنه‌ی سێکسی 
        زه‌وی داگیره‌ به‌ قه‌برستان
        خودایه‌ کامپیۆتر بۆ بده‌م به‌ شانا و
        چه‌تر که‌ی چه‌قیه‌‌ چاوی به‌فر؟
        یا به‌فر له‌ خۆڕا
        چه‌رمووتر له‌ هه‌رچی سورمه‌یی 
        با بچمه‌ نیشتمانی سه‌نگه‌ر
        حاجی له‌قله‌ق بکه‌مه‌ پێشه‌وا و
        شایه‌تیمانم به‌ شانی له‌رزۆکی تاریکی!

        ▪︎نمونه شعر فارسی:
        (۱)
        از کدام اهریمن پری‌زاده‌تر که من نیستم؟
        غرق وسوسه باد 
        عمر در پرسش و نعناع
        در شهرستان آجر  
        لبالب از زرق و برق یقین 
        مرید آسمانی 
        آلوده با پرواز خفاش!
        نابیناست رفیق!
        آینده در اتوبان لاقیدی
        کدامین هدف برفین 
        از فتح کوهستان‌های بیهودگی 
        تا بازیافتن سرنوشت کافور؟
        از کدام اهریمن پری‌زاده‌تر  
                              که من نیستم؟
        شباهنگام
        دور از قوانین آشوب
        اره‌ی شبح 
                    بر گردن عقیق!
        تا اطمینان از آن‌سوی کوهساران مه گرفته 
        بسی روشن‌تر از چشمان اعور تردید!
        پرتو با نیزه‌ی افق 
        غرق در رودخانه‌ی زمان.
        بلغزد پای کبوتر 
        بر مناره‌ی کاشی،
        تا رسیدن به ملکوتی مه آلود
        چند بار دیگر، باید این‌گونه؟!
        بگذار من امپراطور گمراهی 
        یا من امپراطور گمراهی 
        یاغی از قامت ترد آب
        از رقص ناموزون برگ‌ها  
                              خشمناک!
        من خانه خراب
        وسوسه‌تر از ترانه‌های شبانگاهان
        در سن تپل چهارده سالگی!
        -: "چراغ ستمی است بر ظلمت" 
        قدم زدنم  
                    در خیابان‌های قیر و تنهایی…
        انسان رفیع است 
        تا انزجار گنجشک!
        نتوانستم شماره‌ی همراه هیچ پیامبری
        یا حضور در آدرس خدا
        لامپ، ستم زردی بود بر شب!
        پشیمان نیستم 
        که چراغ را نفرستادم
               به نبرد با سیاهی!
        تا این ۴۵ ویران
        عمیق اما تا آن سوی وسوسه!
        کجا پنهان شده است  
        بوی نان و ترس از غروب؟
        افسوس از این پایان زرد زودرس
        تلگراف تبریکی نفرستادم برای درخت 
        یا ایمیلی به سوی گرازی پرتاب…
        پایان یافت 
        راهپیمایی نهر در تاریکی 
        بسته شد آن پنجره
        اسمش افق است  
          و زرد است در سپیده‌دمان!

        (۲)
        [خیانت‌های آب] 
        دور از نگرانی‌های سراب
        آمیخته با حقیقت‌های نارس توهم 
        شبی بسیار تاریک 
        به ماراتن زندگی در آمدیم.
        آیا آب گمراه بود یا لاقید 
        که با لهجه‌ی توفان
        گیسوی گندم را ویران کرد
                  و چهچهه‌ی کبک را؟
        به سوی کوه‌های ویران می‌تازیم 
        جانمان را بر نوک نیزه‌ها می‌رهانیم 
        در هیات سیلاب،
        سراب 
        دستاری از خزه می‌پیچد 
                     بر فرق خشکیده‌ی درخت!
        از هر گونه، نر و ماده 
        به عرشه‌ی آن کشتی‌ها می‌رویم  
        ناپیدا و سوراخ‌اند 
        ملوانی هرگز پای بر آن ننهاده است 
        نوح هم 
        نرسیده هنوز
                   به کوچه‌های شریعت!‌.
        ▪︎برگردان اشعار: عزیزی ناصری 

        گردآوری و نگارش:
        #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۹۴۵ در تاریخ پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۲۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۱۷
        خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۱۸
        خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷:۱۹
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6