سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ایرج زبردست
        ارسال شده توسط

        سعید فلاحی

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۴۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۲۶ | نظرات : ۱

        ایرج زبردست

        ایرج زبردست شاعر و رباعی سرای ایرانی زاده‌ی ۱۲ دی ماه ۱۳۵۳ خورشیدی در شیراز است. عمده فعاليت ايرج زبردست را می‌توان در قالب رباعی دانست. همو که مبتكر رباعی تصويری است. او شاعری است که با نگرشی نو و متفاوت اندیشی خاص به قالب دیرینه رباعی جانی تازه بخشیده است. و بی‌جا نیست که به او  لقب "خیامی دیگر" داده‌اند.
        ▪︎کتاب‌شناسی:
        - باران که بیاید همه عاشق هستند.
        - خنده‌های خیس.
        - یک سبد آیینه.
        - نامه‌های عاشقانه من به اوما.
        - شکل دیگر من.
        - دفی از پوست ابلیس.
        - شهری که در آن مرگ از آن می‌خواند.
        - خیامی دیگر.
        - گزیده رباعیات (انتشارات مروارید) 
        - ارمغان دوست؛ شعر و زندگی سیدعلی صالحی به کوشش ایرج زبردست (انتشارات نگاه ۱۳۹۴) 

        ▪︎ایرج زبردست از نگاه دیگران:
        - سيمين بهبهانی: 
        نخستين بار که يک رباعی از تو خواندم حس کردم سيبی خوش رنگ و بو را آزموده‌ام که عطری ديگرگون دارد. 
        - منوچهر آتشی:
        رباعيات ايرج زبردست با شگرد‌هاي تازه‌اي که در پايان‌بندي‌هاي زيرکانه‌اي که به آن‌ها مي‌دهد و گاه عميقاً ما را غافلگير مي‌کند، به تعبيري، نوعي ديگر از شعر نو مي‌توان ناميدشان که نکته‌سنجي‌ها و انفجار حسن و زيبايي، بهترين آرايه و تأييدکننده‌ي آن‌هاست.
        - هوشنگ‌ ابتهاج (ه.الف.سایه):
        ايرج زبردست بدون هيچ ترديد بزرگترين رباعي سراي امروز ايران است.
        - اکبر اکسير:
        يکی از ويژگی‌های اخلاقی اين شاعرِ شيرازنشين، فروتنی و حرف شنوی و نقد پذيری اوست که او را در تمام محافل و در دل تمام بزرگان ادب امروز جای داده است. 
        خیامی دیگر، گزیده رباعیات ایرج زبردست، به کوشش مریم روشن، و ترانه‌های پر تشویش، تطور و سیر مضمونی رباعی از حکیم خیام نیشابوری تا ایرج زبردست نوشته فیض‌الله شریفی، کتاب‌هایی هستند که دیگر نویسندگان در باب ایرج زبردست نوشته‌اند.
        ▪︎نمونه شعر:
        (۱)
        یکباره جهان سر به گریبان گم شد 
        هر ثانیه در هجوم عصیان گم شد 
        یکباره دهان آفرینش واماند 
        ابلیس اناالحق زد و انسان گم شد.

        (۲)
        از راز عبور با خبر می‌گردند 
        آغاز ادامه‌ای دگر می‌گردند 
        ای کاش یکی در این میان می‌دانست 
        جز باد همه به خانه بر می‌گردند.

        (۳)
        ای صبح نه آبی نه سپيديم هنوز
        در شهر اميد نا اميديم هنوز
        ديدی که چه کرد دست شب با من و تو؟
        در باز و به دنبال کليديم هنوز.

        (۴)
        می‌رفت تهی ز خويش مستی بردار
        می‌كرد چنین وصيتش را تكرار:
        آن دم كه به خاك می‌سپارند مرا
        یك كوزه به جای سنگ قبرم بگذار.

        (۵)
        ای مثل غرور ساده‌ی آینه فاش
        کاری نکنی شکستگی آید و کاش
        دیدار تو با آینه حرفی دارد
        هم با همه باش و هم جدا از همه باش.
         
        (۶) 
        پائیز.../درخت..../ بی‌برگ و بری
        شب.../صائقه /مه.../پرنده و دربدری
        کابوس چنان است که در باغ زمان
        هر شاخه به‌دست خویش دارد تبری.
         
         
        (۷) 
        من بی تو صدای عصمت هابیلم 
        دور ار حسد و شقاوت قابیلم 
        پیغمبر سر نهاده بر شانه‌ی وحی 
        خنجر بکشی هزار اسماعیلم.

        (۸) 
        لب‌های تو سوره سوره تفسیر خداست 
        چشمان تو بی‌ریاتر از آینه‌هاست 
        ای سبزترین سبزترین سبزترین 
        سیمای تو سین هشتم سفره‌ی ماست.
         
        (۹) 
        تب، یک تب ناگهان شکستم می‌داد
        چون شمع، سری شعله پرستم می‌داد
        می‌سوختم آنچنان که آتش تا صبح 
        فریاد زنان آب به دستم می‌داد.
         
        (۱۰) 
        چون جاده به زخم رفتن آراست مرا
        یک سینه تپش نفس نفس کاست مرا
        این بود تمام ماجرای من و او
        می‌خواستمش ولی نمی‌خواست مرا...
         
         
        (۱۱) 
        تا عشق ترانه خوان چشمان غم است 
        راه من و تو همیشه پر پیچ و خم است 
        ای حسرت روزهای بی‌برگشتم 
        صد بار که عاشقت شوم باز کم است.
         
        (۱۲) 
        آئینه‌ی روزگار لبخند من است 
        آرامش سبزه‌زار لبخند خداست 
        از عطر نگاه باغ‌ها دانستم 
        نام دگر بهار لبخند خداست.
         
        (۱۳) 
        اشراق تماشایی باور باشی 
        از عرش خدا نیز فراتر باشی 
        صد کعبه نماز می‌گزارند تو را
        یک لحظه اگر بجای مادر باشی.
          
        (۱۴) 
        چون باد هوای کوی و برزن داریم 
        پیراهنی از عبور بر تن داریم 
        هر جاده قدم قدم تو را می‌گوید 
        ما آمدنی به رنگ رفتن داریم.
         
        گردآوری و نگارش:
        #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۶۵۵ در تاریخ چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۰ ۰۲:۴۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)
        چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ۲۱:۵۵
        خندانک خندانک
        خندانک درودتان



        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3