سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        به اعماق میروم!
        ارسال شده توسط

        دانیال فریادی

        در تاریخ : سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ۰۳:۴۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۶۱ | نظرات : ۵

        به اعماق میروم
        به اعماق میروم برای همیشه
        جفتم را پیدا کرده ام یک حلزیون ابی اسمانیست!
        به اعماق میردم تا صورت بعضی ها را نبینم
        تا دیگر هر روز صبح با بعضی ها سلام و احوال پرسی نکنم
        شماره همه اژانس هارا از گوشی ام پاک کرده ام
        با اسنپ میروم.راننده هایش فضول نیستند!
        وهمیشه چراغ راهنما را موقع پیچیدن روشن می کنند!
        به اعماق میروم تصمیم را عوض نمی کنم.دیگر خسته شده ام از این هوای نامطبوع
        از این چهاراه های شلوغ
        از این صف های طویل رو به خوشبختی 
        از این کلاه گیس برداشتن ها از این کلاه گیس گذاشتن ها
        از این زندگی مصنوعی.....
        به اعماق میروم.امشب با سفره ماهی ها سر یک سفره شام خواهم خورد...
        اینجا صدایی نیست.جز صدای تلاپ تلاپ هوای بازدم من.که رو به بالا میرود...
        خزه ها نگرانند ! انگار فکر می کنند من جایشان را خواهم گرفت
        مرجان های اسرار امیز فقط خیره خیره نگاه می کنند!
        به اعماق میروم.شاید صداقتی را که در خشکی پیدا نکرده ام اینجا بیابم!
        حتی عشق را....
         
        با تشکر
        دانیال فریادی
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۵۳۴ در تاریخ سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ۰۳:۴۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        رضا حمیدی راد(احسان)
        سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۴۸
        درودتان باد خندانک خندانک خندانک
        متنی افسار گسیخته
        آغاز و فرجامی کاملا مجزا از هم
        بدون رعایت و به کار گیری آرائه های رایج ادبی
        شاید نویسنده این متن را فریادی کرده است تا کمی از بار دل بکاهد
        همانطور که گفتم این متن گسستگی زیادی دارد
        هیچ رابطه ای میان حلزون آبی با راننده اسنپ نیست و نمی شود
        متن با به اعماق رقتن شروع می شود
        بهتر بود به جای جفتم را پیدا کردم
        می شد
        جفتم را پیدا خواهم کرد
        زیرا
        در ابتدای متن به جمله ( به اعماق می روم ) برخوردیم
        اگر به اعماق رفته ام قید شده بود جفتم را پیدا کردم نیز صحییح بود
        اینکه راننده محترم اسنپ موقع پیچیدن راهنما می زند
        پس به همین خاطر شماره تمامی آژانس ها را پاک کنم امریست غیر طبیعی
        و دلیلی ندارد فقط به خاطر راهنما زدن ............
        صف طویل رو به خوشبختی >؟؟
        در حالی که برای خوشبختی صفی تشکیل نمی شود
        صف قاعدتا برای کسانی ست که نیاز ی به کالایی دارند و.............
        بحث کلاه گیس بماند
        صدای نفس را اگر من بنویسم می شود
        هن و هن
        یکی می نویسد
        فس و فس
        شما نوشتید
        تلاپ تلاپ
        اگر منظورتان صدای نفسی که زیر آب تشکیل می شود
        باز به تلاپ تلاپ ختم نمی شود
        من بودم می نوشتم قلپ قلپ
        انسان اشرف مخلوقات است و قیاس آن با خزه که نه با الماس و بزرگترین خزانه های پادشاهی وزیر نسخه صلاح نیست
        اما
        بهتر بود
        به جای خزه از مروارید داخل صدف یاد می کردید
        و نگاه کردن مرجان اگر
        آغوش باز کردن می شد عالی تر بود
        و پر واضح است زیر آب مصدوق است و کلمه شاید جایز نبود
        و عشق و پیدا کردنش
        در ابتدای متن جفت پیدا شده است نیازی دوباره به یافتن عشق نخواهد بود

        در انتها چون تیک نقد فعال بود و متن زیبا و جذاب خواستم مواردی هر چند سلاخی طور به عرض برسانم و متنی که آینده منتشر خواهد شد به مراتب زیبا تر جذاب تر و دلنشین تر از شما بخوانیم و کیفور شویم

        در پناه خوشگل خدا
        دانیال فریادی
        سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۱۷
        سلام دوست من

        ممنون از نقد زیبای شما بهره فراوان بردم خندانک خندانک
        ولی شما اگر دلنوشته استاد رضا براهنی را مرو کرده باشید
        از قید این دستور زبان ها فراری است .وقتی قسمتی از متن شعر هایش اشاره اشکار به چیزهایی می کند که درعرف برای ما خط قرمز است
        چه برسد به دستور زبان...
        این سبک نوشتن نمادی ار پست مدرنیسم می باشد که حتی از قید دستور زبان هم فراریست و باید در اولین بار خواندنش تیر کمان ش به دل بنشیند...
        همین....
        من خودم زیاد در قید زمان حال یا گذشته یا اینده نیستم
        چه خود زمان چیزی نسبی است
        الان من اصلا دوست دارم بگوییم هر هفته ده رور است به جای هفت روز
        میشود حتی در دستور زبان تغییر ایجاد است
        ممنون که مرا خواندید خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک
        سلامت باشید
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۱۶
        سلام
        از دانیال ثمرات نیکو زیاد خواندم و یادمه جزو کسانی ست که دعوت نامه براش فرستادم واسه عضویت در گروه
        اما این متن را اصلا دوست نداشتم‌ و با نقد شما موافقم خندانک
        دانیال فریادی
        سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۳۳
        سلام بر مانا دانا...
        ممنون از اینکه دلنوشته مرا خواندی
        ببخشید منظورتان ازدعوت نامه را نفهمیدم
        ولی دلیل دوست نداشتن این متن را میفرمویید
        خوب بود و بیشتر از شما فرا می گرفتم


        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک



        خندانک خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک
        شادباشیدو سلامت


        دانیال فریادی
        پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۱۹
        ساام به دوستان گرامی
        شاید ادبیات چرک به گوش تان خورده باشد در این نوع سبک نوشته نویسنده اصلا به طبع و سلیقه خواننده در خواندن متن ش زیاد اعتقاد ندارد فقط حرف دلش را روک و بدون رودرواسی میزند .در ادبیات سبک چرک نویسنده فقط پاسخگوی حرف دل خویش است .شاید از شرق تا غرب و از اسمان به زمین ببافد و خواننده چیزی دست گیرش نشود .ولی این نوع سبک یکی از سخت ترین سبکهای نگراش است
        با تشکر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3