شایان افضلی
شایان افضلی شاعر سپیدسرای و جانباز شیمیایی ۴۵ درصد تهرانی بود که در شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۲ در سن ۵۳ سالگی، در اثر عارضهی تنفسی درگذشت.
از افضلی که عضو هیات مدیره محفل ادبی دایره دیدار و عضو پیوسته کانون ادبی اندیشه است مجموعه اشعار دوزبانهای باقیمانده است که اولین جلد آن به تازگی آماده شده است.
- نمونه اشعار:
(۱)
بغض هایم که می ترکند
یاد بادکنک هایی میافتم
که برای خرید اش
قلک ام را شکستم
تا قلب کوچکات نشکند
تو چه کردی
آیلا!
(۲)
من
میروم
تو
میروی
او
میرود
همه
میروند
و باز منتظریم
یکی بیاید، بگوید
زنگ آخر دنیاست
در حیاط خلوت آخرت بازی کنید!.
(۳)
خم که میشوی
دنیا با تمامی سنگینیاش بالا
میآید
جزر و مدی همزمان در آدم
ایجاد میشود
موج میزند
تمامی خیال در تپش لحظهها
حتا
ساهچالهها هم
برای گذر از زمان فعالیتشان
دو چندان میگردد
عجب دنیای شگفت انگیزیست
دنیای تو
با تمام
فراز و نشیبهایاش
(۴)
وه
چه شیرین بود
شهد لبانات
باز هم
میدهی؟
راستاش لب را
نمیگویم
لب بهانهایست
برای آغوشات که شیریناش کند
حال
که راستاش را
گفتم
میدهی؟
(۵)
روزگاریست عجیب
قصهی بازی گنجشک پر ما
وقت آن گفتن خر پر همه میخندیدیم
که چرا دست یکی رفت هوا
ولی امروز اگر پروانه
یا که گنجشک کوچک بپرد
یا کبوتر برود اوج خیال
و کلاغی به سر شاخهای قارقار کند
خر تب دار به ما میخندد
و همان گاو که ماما میکرد
و من و تو به همین خندهی گاوان و خران
اگرش حوصلهای بود کمی میخندیدیم
و اگر گاو بگوید خر پر
همگی دست به بالا ببریم
روزگاریست عجیب
قصهی غصهی پرواز گاو و خر و ما
جمعآوری: #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)