برداشت من از متن داخل تصویر:
#امید چیز خوبیست
مثل آخرین گلوله برای سرباز،که نمیگذارد اسیر شود
مثل طناب برای #زندانیِ سلول #انفرادی که نمیگذارد اسیر بماند
اسارت یعنی چه!؟
غیر از آشفتگی در #روزمره هاست؟
امید چیز خوبی است
حتی شاید از چیز خوب هم بهتر باشد!
اما مساله این است تعبیر هرکس از امید و تقابلش چیست؟
مثلا همه ما امید را همان روزنهی کوچکی می بینیم که فرد زیر آوار می بیند!
یا مثلا همان کورسویی که فرد #گمشده در #بیابان ظلمت می بیند!
اما این وسط تعبیر از آوار یا بیابان فراموش میشود!!
یعنی مثلا من دنیا ، زندگی و زنده بودن را آوار می بینم و تو شکست عشقی روزانه ات را... من در بین میلیارد ها موجود جامد و نبات و انسانی که میتوانستم باشم گم شده ام و تو در بین عیش و نوش هایت !
من در زندگی ها گم شده ام و تو در زندگی ات !!
و این دو ها خیلی فرق دارند...
امید من به رهایی ، با امید تو به رهایی
که مقصود تو از #رهایی ، دقیقا همان منظور من از #اسارت است...
#علی_چنارانی #صلصال
۱۰/اردیبهشت/۹۷
پ.ن: منظور "من" از "تو" مخاطب قرار دادن طرز فکر میلیاردی افراد در مقابل طرز فکر انگشت شمار خودم بود. به خودتون نگیرید رفقا 😉
در ضمن با #خودکشی هم موافق نیستم !
هرچند متن رو به چالش میکشه !
در درونش است و خیلی منطقی است تعابیر
را درون آن کتاب به میل خود یا جبری ناخواسته
متفاوت از دیگران نوشته باشد. امید هم از این دست است
مهم این است
ما مداد در دستمان است نه خود کار
و پاک کن هم نیز