يکشنبه ۲۷ آبان
اشعار دفتر شعرِ برکه ى دلتنگی شاعر میناا عباسی
|
|
سکوت میکنم و واژه واژه میبارد
قلم ،دو چشم ترم،دفترم به یاد شما
|
|
|
|
|
این دختر همیشه ى در انتظار... من
بی تاب در هوای تو و بی قرار... من
|
|
|
|
|
تو پی نوشت دل من..به انضمام منی
شبیه نیمه گمگشته.. نه..تمام منی
|
|
|
|
|
رود بودم چه خروشان و غزلخوان ،جاری
بعد تو ساکت و تالاب شدم،میفهمی
میناا_عباسی
|
|
|
|
|
حالا تمام کن غزل نیمه کاره را
من را از این دوگانگی و شک.. معاف کن
|
|
|
|
|
سوالهای زیادی که باید از تو بپرسم
سوال اول و آخر هنوز زن نگرفتی ؟؟!!!!!!
|
|
|
|
|
باز خودکار دست میگیرم،تا شوم شعری از تو مردانه
تا به دورت بگردم و اینبار..تو شوی شمع و من چو پروا
|
|
|
|
|
شعری که دوست داشت به پایت غزل شود
حالا به زیر دست همین قطعه جا شده
پیچیده دور ساقه ى تن ،واژه
|
|
|
|
|
به احترام تو باید سکوت میکردم
سکوت یک زن شاعر همیشه یک غزل است..
نخواستم که غزل را کلیشه ا
|
|
|
|
|
هوای هندسه در من سه گوش ساده و ساکت
به زیر گرد چشمانت دلم پرگار میخواهد...
|
|
|