سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

شنبه ۲۹ دی

صفحه رسمی شاعر زهرامیرزایی (ارنواز)


زهرامیرزایی (ارنواز)

زهرامیرزایی (ارنواز)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۷۵

برج تولد:

جوزا

گروه

:
عمومی

جنسیت

:
بدون اطلاعات

تاریخ عضویت

:
دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۶

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
Tehran

علاقه مندی ها

:
کانال تلگرام: Arnavaz1397@ ............... .. لینک ویدیو کلیپ اشعارم در آپارات : www.aparat.com/v/dPAfq

امتیاز

:
۱۸۲۷
تا کنون 243 کاربر 996 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
به نام حضرت عشق - درود بی کران و عرض ادب به شاعران و اساتید فرهیخته سایت وزین شعر ناب از تمامی بزرگوارانی که به صفحه ی شعرم قدم رنجه می کنند و همچنین از مدیریت محترم و عوامل این سایت تقدیر و تشکر می کنم عشق اصلی من در زندگی اول حضرت دوست (ایزد منان) و بعد خانواده ی عزیزم هستند که در جوار آنها احساس ارامش وعشق دارم و پیشرفت و موفقیت خود در زندگی را مدیون آنها می دانم. تمامی اشعار عاشقانه ی بنده هیچ مخاطب خاصی ندارد و کاملا خیالی می باشد ، تمام اشعار و دلنوشته هایم بصورت جوششی هستند و خوشحالم که در جمع اساتید فاخر وفهیم و با احساسی چون شما هستم و در کنارتان می توانم بیاموزم و پیشرفت کنم. ***************************************** زندگي جيره مختصريست مثل يك فنجان چای و كنارش عشق است مثل يک حبه قند زندگی را با عشق نوش جان بايد كرد… (سهراب سپهری)

لیست دفاتر شعر


۱

ستاره شب


اشعار ارسال شده


کاش امشب می آمدی در خوابم... ...
این شعر را ۲۱ شاعر ۴۵ بار خوانده اند.
وحید کاظمی ، ایرج محرم پور ، صحبت پارکی ( صُبی ) ، وحید غلامحسینی ، علی برهانی(دود) ، کبری یوسفی ، علـــــی رفیعـــــــی (امید) و ۱۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۷۰۸۶۷ در تاریخ جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۵:۳۱    نظرات: ۲۵

تو آسمون ابری دلم ، تو تنها ماهی به خدا دوباره تو تاریکی هام ، میشی واسم یه قرص ماه  ...
این شعر را ۲۲ شاعر ۶۸ بار خوانده اند.
فائزه طاهری(ماهور) ، کبری یوسفی ، زهرا میرزایی (ارنواز) ، علی احمدی (حادثه) ، مهدي شريفي ، همایون طهماسبی (شوکران) ، شقایق خوش طالع و ۱۴شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۷۰۱۶۵ در تاریخ دوشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۷ ۱۵:۱۲    نظرات: ۲۳

میخواهم با عشق تو حصار دلم را رج به رج بچینم... ...
این شعر را ۲۱ شاعر ۷۶ بار خوانده اند.
زهرا میرزایی (ارنواز) ، فاطمه آ خ ، یونسی یونس ، کبری یوسفی ، همایون طهماسبی (شوکران) ، مجید شیاسی مجید ، علی برهانی(دود) و ۱۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۷۰۰۲۸ در تاریخ چهارشنبه ۵ دی ۱۳۹۷ ۱۷:۵۶    نظرات: ۴۰

وقتی هوای اطرافم از عطر گل های یاس پر می شود... ...
این شعر را ۱۴ شاعر ۴۱ بار خوانده اند.
کبری یوسفی ، زهرا میرزایی (ارنواز) ، یونسی یونس ، علی برهانی(دود) ، سعید فلاحی ، فائزه طاهری(تنها) ، حمیدنوری(احمد) و ۶شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۶۹۹۰۴ در تاریخ جمعه ۳۰ آذر ۱۳۹۷ ۲۳:۲۱    نظرات: ۲۰

لبخندت جرقه ای از شروع عشق هست... ...
این شعر را ۱۷ شاعر ۴۵ بار خوانده اند.
همایون طهماسبی (شوکران) ، کبری یوسفی ، زهرا میرزایی (ارنواز) ، مجید شیاسی مجید ، علی برهانی(دود) ، حمیدنوری(احمد) ، شعله و ۹شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۶۹۶۹۴ در تاریخ پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷ ۱۴:۰۷    نظرات: ۲۱

مجموع ۷۹ پست فعال در ۱۶ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر زهرامیرزایی (ارنواز)



 
**************************************************
مادر ،تنها آفرینشی از جنس خداست که بی منت بهت محبت می کند . ..
مادر ،تنها کسی هست که هر کاری بکنی هیچ وقت ازت دلخور نمی ش
دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۸ ۰۲:۱۲    نظرات: ۲


هوا سرد بود. برف سنگین امانش را  بریده بود،دیگر توان راه رفتن نداشت ،انگار پاهایش یخ زده باشد بیشتر از همه نگران کودکش بود که مثل یک گلوله نخ ، در آغوش مادر مچاله شده بود.یک دفعه از دور چشم
يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۰۵:۳۰    نظرات: ۲

بسم الله الرحمن الرحیم
داستانک (اشک شوق)
امید و مسعود، همسایه بودند . اونا در یک مدرسه با هم درس می خواندند پدر امید رفتگر و پدر مسعود مهندس بود ، یک روز که بچه ها تو حیاط مدرسه دور هم جمع ب
يکشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۵۶    نظرات: ۵


دختره تو پارک روی صندلی نشسته  و سرش توی گوشی بود و به حال خودش اشک می ریخت خانمی مسنی که روبروش نشسته بود بلند شد و کنارش رفت  و با لبخندی مهربانانه که بر لب داشت دستمالی بهش  تع
سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۰۶:۰۲    نظرات: ۶

 
داستانک ( کلوچه ها یی با طعم مرگ )
 
در یک دهکده ای پیرمردی بود مغازه کوچک بقالی داشت ، پیرمرد با اینکه تو مغازه اش وسایل زیاد نداشت ولی بخاطر  خوشرویی همیشه مشتری های
چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۷ ۰۲:۱۸    نظرات: ۸
مجموع ۱۴ پست فعال در ۳ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
6