صفحه رسمی شاعر بشیر احمد رحمانی
|
بشیر احمد رحمانی
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۱ فروردين ۱۳۷۳ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۶۵ |
تا کنون 17 کاربر 43 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: دین مسیری بیش نیست. آدمی باید شود انسان فقط |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
آزادی ....
نطفه کرده است!
در برگ انگور مشرقی ..!
در سرزمین غم .
در سرزمین ترس .
یک ساقه در میان ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۳۰۹۳ در تاریخ يکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ ۰۶:۰۹
نظرات: ۱
|
|
وطن .
وطن یعنی ترانه ،عشق ،رحمت
وطن یعنی سراسر پاک ،حرمت
وطن یعنی تشکل ،شکل ،وحدت
وطن یعنی که ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۱۹۳۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ ۱۴:۰۶
نظرات: ۶
|
|
سحر چشمان تو جادوگر قعار مرا جادو کرد.
همچو طوفان مرا زیر و دلم را رو کرد.
و اندر آن حالت م ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۵۶۴۵ در تاریخ يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۴:۳۰
نظرات: ۱۶
ثبت شده با شماره ۵۵۴۹۷ در تاریخ دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۲:۳۳
نظرات: ۳
|
|
ای نو گل زیبا رخ خندان چهره
دیونه کند زلف توم، لیک چه بهره؟
صیاد دلی نیست تورا رحم به حالم.
خا ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۳۹۲۹ در تاریخ دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۰۱:۲۷
نظرات: ۵
مجموع ۱۰ پست فعال در ۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر بشیر احمد رحمانی
|
|
تویه نگاه عاشقش شده بودمو و تمام وجودم بند بند اعضام میخواستنش. درونم جنگید بود شاید بین دلم و منطقم. میگفتم احمقانست تو نمیشناسیش شاید این نقابش باشه. کدوم احمقی این
|
|
يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۰۴:۱۸
نظرات: ۰
|
|
ساعت حدود ده بود که رسیدیم. نگاهایی گرم و مهربون که حکایت از انتظاری طولانی داشتن! از ماشین که پیاده شدم تمام صورتم خیس شد ماچهای آبداری که از عمق وجود بودن اما کمی آزار دهنده. ت
|
|
دوشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۱:۱۹
نظرات: ۱