صفحه رسمی شاعر سعید مطوری (مهرگان)
|
 سعید مطوری (مهرگان) |
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۴۵ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | جمعه ۱۶ مهر ۱۳۸۹ | شغل: | کارمند |
محل سکونت: | خوزستان/ آبادان |
علاقه مندی ها: | شعر/داستان/ تفریح با خانواده/ فوتبال/ باغبانی |
امتیاز : | ۰ |
| تا کنون 19 کاربر 107 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۷۱۰۰ در تاریخ شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۱ ۱۷:۴۳
نظرات: ۲۱
ثبت شده با شماره ۶۸۵۷ در تاریخ پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۱۱:۰۹
نظرات: ۹
ثبت شده با شماره ۶۷۰۳ در تاریخ يکشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۱۴:۲۹
نظرات: ۱۰
ثبت شده با شماره ۶۶۶۴ در تاریخ پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۱۸
نظرات: ۹
ثبت شده با شماره ۶۴۹۴ در تاریخ دوشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۰۹:۳۴
نظرات: ۱۱
| مجموع ۹۷ پست فعال در ۲۰ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سعید مطوری (مهرگان)
|
|
|
- مادر نه تورو خدا اين كارو نكن
- ببين دختر زندگي سخته وخرج داره ،اگر بنا بشه اي
|
|
شنبه ۴ دی ۱۳۸۹ ۱۶:۳۷
نظرات: ۰
|
|
|
صبح با صداي بلبلي خوش آواز شروع
شد ونويد روزي خوب براي مجيد ،آفتابي زيبا با نسيمي خنك ودلچسب بهاري وبوي بهار
نارنج وقدم هاي يك عاشق كه پيام آورعشقي زيبا بود براي معشوق،قدم هاي او تمام<
|
|
جمعه ۱۹ آذر ۱۳۸۹ ۲۳:۵۱
نظرات: ۱
|
|
|
مادر، سعيد را بلند كرد وگفت:
- پسر لنگ ظهره پاشو ببينم مگه ديشب نخوابيدي؟!!!
- &
|
|
جمعه ۱۹ آذر ۱۳۸۹ ۱۵:۱۷
نظرات: ۲
|
|
|
رنگارنگ در حال پرواز بر روي گلهاي خوشبو در نسيمي از يك سحر زيبا كه دريك صبح
بهاري است.
نميدانم از دختري بنويسم، او در آرزوي عشقي شفاف همچون چهر اش در زير مه
|
|
دوشنبه ۸ آذر ۱۳۸۹ ۱۴:۳۵
نظرات: ۰
|
|
|
يكباره در سقف تصوير دختر در حال لبخند زدن پديدار شد و او محو تماشاي تصوير
بود ، مادر با صداي بلند گفت:
- مجيد مادر بيا شام بخور
- مادر سيرم اشتها ندارم
- چه چيزي تورو سير
|
|
جمعه ۵ آذر ۱۳۸۹ ۰۶:۱۷
نظرات: ۳
| مجموع ۳۰ پست فعال در ۶ صفحه |
