صفحه رسمی شاعر نجمه طوسی (تینا)
|
نجمه طوسی (تینا)
|
تاریخ تولد: | شنبه ۱ مرداد ۱۳۰۰ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | زن |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۳ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | نظام آفرینش |
امتیاز : | ۱۷۴۵۰ |
تا کنون 776 کاربر 3689 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: من عاشقی را از خدایم هدیه دارم
هر روز خورشیدی برایم می فرستد ... |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۱۲۸۵۱۳ در تاریخ شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۴۸
نظرات: ۹۹
|
|
این روزهای من خدا ،کی می شود طی ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۳۵۴۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۲ ۱۴:۴۴
نظرات: ۷۴
|
|
گر چه اخمو بشوی ، خصلت مردانه توست ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۸۴۱۳ در تاریخ سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۰:۳۷
نظرات: ۴۹
|
|
تقدیم به ساحت مقدس خورشید خراسان ...
|
|
ثبت شده با شماره ۷۷۷۶۳ در تاریخ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۰۲
نظرات: ۵۰
|
|
یک نفر دارد مرا با خود به ... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۰۰۳۳ در تاریخ شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۰۵
نظرات: ۸۵
مجموع ۱۳۰ پست فعال در ۲۶ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نجمه طوسی (تینا)
|
|
#قسمت شانزدهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: این رو گفتم و از جا بلند شدم ... با صدای بلند خندید ... - دزد؟ ... از نظر شما رئیس دانشگاه دزده؟ ... - کسی که با فریفتن یه نفر، اون رو از ملتش جدا می کنه
|
|
سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ۲۱:۵۵
نظرات: ۰
|
|
#قسمت پانزدهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: ماجرا بدجور بالا گرفته بود … همه چیز به بدترین شکل ممکن … دست به دست هم داد تا من رو خورد و له کنه … دانشجوها، سرزنشم می کردن که یه م
|
|
يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ ۲۲:۵۳
نظرات: ۲
|
|
#قسمت چهاردهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رفتن راضی کنه ... اشک توی چشم هام حلقه زد ... پارچ رو برداشتم و گذاشتم توی یخچال ...
|
|
جمعه ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ ۲۲:۱۱
نظرات: ۲
|
|
#قسمت سیزدهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: تا شب، فقط گریه کرد ... کارنامه هاشون رو داده بودن ... با یه نامه برای پدرها ... بچه یه مارکسیست ... زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره ..
|
|
چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۳:۴۱
نظرات: ۳
|
|
#قسمت دوازدهم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: ...نه دلی برای برگشتن داشتم ... نه قدرتی ... همون جا توی منطقه موندم ... ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن ... - سریع برگردید ... موقعیت خاصی پیش اومده ..
|
|
دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ ۰۲:۲۱
نظرات: ۶
مجموع ۵۷ پست فعال در ۱۲ صفحه |