صفحه رسمی شاعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
تاریخ تولد: | شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۰۰ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۱ | شغل: | نویسنده و روزنامه نگار |
محل سکونت: | ایلام |
علاقه مندی ها: | ادبیات -موسیقی وسینما-سفر وکوهنوردی |
امتیاز : | ۶۰ |
تا کنون 90 کاربر 200 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: با سلام ...امیدوارم بتوانم با نوشته هام لحظات باارزشی را برایتان به ارمغان بیاورم |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
آواز آزادی که میاید
دلم شهری پر از باران میخواهد و ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۱۶۵۷ در تاریخ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۴۲
نظرات: ۸
|
|
وقتی دروغ های شیرین جولان میدهند ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۱۴۱۷ در تاریخ يکشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۴۷
نظرات: ۸
|
|
به گل نشسته کشتی زندگی و
آرزوهایم در بند شده اند ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۱۳۰۱ در تاریخ چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ ۱۸:۰۹
نظرات: ۹
|
|
غروب که میشود و هوا خنک
آنکه دوستش دارم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۰۹۷۴ در تاریخ يکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۳ ۱۹:۲۷
نظرات: ۲
|
|
در قایقی شناور بر روی آب
تنهایی پاروزنان دور شوم از ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۰۸۳۷ در تاریخ سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ ۱۵:۵۵
نظرات: ۷
مجموع ۲۰۴ پست فعال در ۴۱ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
|
یه وقتایی هست به جایی میرسی که از همه چیز خالی میشی و این خلا رو آدمهایی که با تعارف و بی تفاوتی از کنارت رد میشن نمیشه پر کرد .. بعضی وقت ها خدا هم تنهات میگذاره تا خودت و اطرافیانت رو بشناسی&n
|
|
پنجشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
نظرات: ۷
|
|
سوظن ..نوشته : عبدالله خسروی از دفتر روزنامه بیرون آمد .امیدوار بود ایندفعه خبری از برادر گم شده اش بشود .. در طول سه سال گذشته این سومین بار بود که اطلاعیه گم شدنش رو چاپ میکرد
|
|
دوشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۰ ۰۴:۳۶
نظرات: ۱۲
|
|
گریه کن ماهیگیر .. تور را تو انداختی و ماهی سهم دزدان بیگانه میشود .. آب این رود به باغ دیگران میریزد و ما همه خاموش نشسته ایم به تماشای مرگ مشکوک ماهی ها و سکته زندگی ماهیگیران .. ماهیگیر پیر ب
|
|
جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ ۱۰:۱۸
نظرات: ۰
|
|
همه راحت میگویند تلخ نباش و سیاه ننویس .. من مدتهاست فقط چایی ام را شیرین میخورم .. وقتی به روزگارم فکر میکند می بینم دیروزم مفت نمی ارزد ، امروز با رنج میگذرد و اندوه سرمای فردا به قلب و قلمم با هم ن
|
|
يکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۷ ۲۰:۰۸
نظرات: ۱
|
|
با خودم گفتم .. بسه دیگه .. اینقدر تلخ ننویس و ناامید نباش .. خدا بزرگه .. همه چیز درست میشه .. اما ته دلم یه چیز تلنگر زد : به همین خیال باش .. با خودت روراست باش .. چند وقته همین حرف ها رو با خودت ت
|
|
چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ ۰۵:۰۳
نظرات: ۲
مجموع ۱۳۵ پست فعال در ۲۷ صفحه |