سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

جمعه ۲ آذر

صفحه رسمی شاعر سعید سعادتی فر(غمخوار)


سعید سعادتی فر(غمخوار)

سعید سعادتی فر(غمخوار)



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
جمعه ۱ فروردين ۱۳۲۰

برج تولد:

برج حوت

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۱

شغل

:
بدون اطلاعات

محل سکونت

:
بدون اطلاعات

علاقه مندی ها

:
موسیقی شعر وترانه

امتیاز

:
۱۱۶
تا کنون 86 کاربر 206 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
مسافری از دیار غربت ودلتنگی.... دلم تنگ است پناهم ده در آغوشت دلم تنگ است نوازش کن مرا با دستهای خیس از عشقت سرم را سخت در بر گیر که میخواهم ببارم من به دشت شانه هایت

لیست دفاتر شعر


۱

عاشقانه های من

۲

درد ها


اشعار ارسال شده


کفش های پاره ام بر هر دو پایی میخورد ...
ثبت شده با شماره ۵۳۶۰۳ در تاریخ دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۱۰    نظرات: ۱۸

دل بستن ِ بر سنگدلی چون تو خطا بود ...
این شعر را ۱۱ شاعر ۱۹ بار خوانده اند.
آرمین اسدزاد (الف) ، راد صادقي(حساس) ، نوید خوشنام ، مجنون ملایری ، سعید مطوری ، عباسعلی استکی(چشمه) ، ابوالحسن انصاری (الف رها) و ۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۵۳۵۲۴ در تاریخ جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۴۱    نظرات: ۱۸

اتفاق ناگواری قلب ِ تهران را شکست  ...
ثبت شده با شماره ۵۳۲۲۸ در تاریخ يکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵ ۲۳:۴۶    نظرات: ۲۰

دلم گرفته ای دوست هوای گریه دارم ...
ثبت شده با شماره ۴۹۱۷۹ در تاریخ جمعه ۱۵ مرداد ۱۳۹۵ ۰۲:۱۹    نظرات: ۱۳

گم کرده ام دل را ...
ثبت شده با شماره ۴۸۳۵۶ در تاریخ شنبه ۱۲ تير ۱۳۹۵ ۰۰:۳۵    نظرات: ۱۷

مجموع ۲۷ پست فعال در ۶ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سعید سعادتی فر(غمخوار)



سارا که دید زهرا از هوش رفته  وحرکتی نمیکنه ،با دستپاچگی خودش رو به آب
رسوند ولیوانی که با خودش داشت پر کردوبرگشت وبه سر وصورت زهرا پاشید.زهرا
به ارامی چشمای  زیبای خودش رو
سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲ ۰۳:۳۸    نظرات: ۱۳


سه روز ازتصادف سامان گذشته بود و توی این مدت فرشید مرتب به سامان سر میزد
و از احوالش باخبر میشد،بیشتر وقت ها جریان سارا رو پیش می کشید وبعضی وقت
ها هم از درس ودانشگاه براش چیزهایی رو
شنبه ۹ آذر ۱۳۹۲ ۰۱:۱۴    نظرات: ۷


شب با پرده سیاهش کم کم داشت از راه می رسید، وهوا داشت هر لحظه سردوسردتر میشد باران تندی شروع به گرفتن کرده بود وبا ضربه های پی درپی به پنجره اتاق میکوبید ،رعد وبرقی مهیب آسمان رو دوشقه کرد وبه د
چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۲ ۰۳:۲۶    نظرات: ۱
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
4