پنجشنبه ۸ آذر
بدون شرح شعری از منوچهربابایی
از دفتر دفتر تنهایی نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۱۳ شماره ثبت ۹۹۸۱۲
بازدید : ۲۸۸ | نظرات : ۲۶
|
آخرین اشعار ناب منوچهربابایی
|
.
بلند بلند حرف می زد
گریه می کرد
می خندید
مردی که وادار
به تماشای خود شده بود*
پی نوشت: .
|
نقدها و نظرات
|
درودها استاد عزیزم جناب استکی گرانقدر پیوسته با حضورتان مشوقم هستید مقدمتان گل درود بر شما | |
|
سلام استاد کیمیایی عزیز سپاسمندم بخاطر تشویق و حضور همیشگی شما | |
|
عرض سلام و عرض ادب گلبانو و استادم قدمتان سرچشمانم متشکرررررم از گلباران صفحه بی رونق ام لطفتان مستدام | |
|
سلام دوست هميشه همراه جناب شهنی عزیز قدمتان سرچشمانم ممنون از این حضور صمیمانه ی شما که همیشه دلگرم کننده ست. ایام به کام | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.