شبیه من کسی درگیر چشمانت نخواهد شد
پس از من شاعری اینسان پریشانت نخواهد شد
گلِ نورس! هزاران کس به فکر چیدنت هستند
کسی در فکر رشدت نیست،گلدانت نخواهد شد
اگر آغا محمد خان به تعقیبت بیاید باز
کلانتر،خانِ شیراز است و کرمانت نخواهد شد
مدارِ فکرِ پرواز تو را محصور می خواهند
کسی همراه افکار خروشانت نخواهد شد
در این دوران محبت انقضا دارد وَ مشروط است
کسی دلبسته ی احساس ِعریانت نخواهد شد
رفیقِ برّه پوشت، گرگِ هارِ تیز دندان است
شبیهِ من رفیق باغ و بستانت نخواهد شد
کنارت هست تا وقتی که در سودای فتحت است
بهارت می شود اما زمستانت نخواهد شد
اگر روزی قطارِ اعتمادت در خطر باشد
تماشا می کند نامرد، دهقانت نخواهد شد
به یادت هست با من، خنده دائم بر لبانت بود
ولی حالا بجز دلشوره مهمانت نخواهد شد
برای دیگران موهای نازت یک فرِ ساده ست
کسی دلبسته ی چالوس پیچانت نخواهد شد
خرابت من شدم،آبادیِ قلبِ که خواهی بود؟
بجز من هیچ کس اینگونه قربانت نخواهد شد
عزیز رفته از دستم،عزیز مانده در خاطر
پس از من عاشقی درد است و درمانت نخواهد شد
بسیار زیبا و جالب بود
خان قاجار و وصف معشوق؟