سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 21 ارديبهشت 1404
    15 ذو القعدة 1446
      Sunday 11 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

        يکشنبه ۲۱ ارديبهشت

        تئاتر انسان ها

        شعری از

        فرشاد نوری

        از دفتر تهرانپارس تا انقلاب نوع شعر مسمط

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۵۲ شماره ثبت ۹۳۵۱۰
          بازدید : ۳۸۸   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرشاد نوری

        .
        .
        یک پیام کهنه در گوشی
        دوستت دارمی درِ گوشی
        به تو فکر کردن و فراموشی
        "زندگی شوخیِ عجیبی بود"
        .
        به دوباره بردن اسمت
        و تصاحب نکردن جسمت
        به تنفر ز واژه ی "قسمت"
        "زندگی شوخیِ عجیبی بود"
        .
        به خیانت و دغل بازی
        و دروغ و صحنه پردازی
        پیش هر وکیل و هر قاضی
        "زندگی شوخیِ عجیبی بود"
        .
        به هزااار وصله ی ناجور
        و کنایه های بی منظور
        مثل نیش عقرب و زنبور
        "زندگی شوخیِ عجیبی بود"
        .
        به گذشتن از مسیری دور
        خاطرات تلخ جورا جور
        روی نیمکت پیامِ نور
        "زندگی شوخیِ عجیبی بود"
        .
        به شماره ای که شد خاموش
        به صدای مانده ات در گوش
        و به گریه های زیر دوش
        "زندگی شوخیِ عجیبی بود"
        .
        بنویسم از خودم یا تو
        از رفیق و دشمنِ ناتو
        فکر نقطه ضعف یا آتو
        "زندگی شوخی عجیبی بود"
        .
        دلخور از تئاتر انسان ها
        بحث فلسفی و عرفان ها
        خسته مثل حال پیکان ها
        "زندگی بازیِ کثیفی  بود "
        .
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۰۷
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و غمگین بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۱۴

        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتان نویسا
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک یلدای شما به شادی وخوشی خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1