سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        فرقی ندارد ارتش سرخی دهانت را بوسیده باشد

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر خمیازه های رستیک، مادرزادیند نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۰۱ شماره ثبت ۹۳۳۴۰
          بازدید : ۱۹۵۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        چه فرقی میکند ؟
        که دستانت در اعداد وحش رخنه کند،
        باران به استخوانهای کوهستان بپیچد
        و سِیلی از مس
        هر صبحگاه
        دلت را به آوای کاجها بسپارد

        از حیث تاریخ

        از رگ جغرافیا
        ؟!

        چه فرقی میکند
        که مردان زیبا
        در سرزمینهای کهن ، چه کردند ..
        عطرت تنش را اِشغال میکنی و به بندر میروی ..
        و در برشهای بنفش میمیری
        فرقی نمیکند
        در خزانبازی دورانها
        از خوابهای حنایی باد ،
        باغهای یاسمین افزون شود ..
        شبست و ماه در بشقاب عشق میمیرد..
        چکمه ی شراب در اسبراه رسیدن
        و پرندگان مهاجر به تحیر قایقهای پیراهنت پهلو میزنند ..
        تا ارس ،
        بر سینه ی سرزمین مادریش بجوشد ..
        فرقی نمیکند که هوبره ای سرکش
        از زخم دریاها، شعری میخواند در کویر
        برای سروهای در انتظار چه فرقی میکند این اوهام ..

        مثل جنی خسته
        در واجب الوجود آبیفام زندگی مانده ام
        چه فرقی میکند که بگریزم از نامت،
        برای زنان بزرگ
        برای دخترکان امید
        برای حلقه های داری که مزارع زیتون را میخشکاند..

        ؟!
        پیراهن کفرم را میپوشم ،
        و به جنگل میروم ..
        آخر فرقی ندارد
        ارتش سرخی دهانت را بوسیده باشد
        فرقی ندارد ،آه
        فرقی ندارد!..


         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5