يکشنبه ۲ دی
آخرین ترانه م شعری از فرشته امینی
از دفتر اشک فرشته نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۴۲ شماره ثبت ۹۲۲۷۶
بازدید : ۲۱۶ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب فرشته امینی
|
شده یادِ من بیفتی
تو غروبِ سردِ پاییز؟
شده یادِ من بیفتی
با یه آهنگِ غم انگیز؟
شده با دیدنِ بارون
رویِ گونه هات بشینم؟
با خیالِ خنده هامون
غم و اَز دلت بچینم؟
شده تو هوایِ برفی
تبِ دستایِ تو باشم؟
تویِ پاییز ، زیرِ بارون
عطرِ موهایِ تو باشم؟
تو تبِ سردِ چشات
من یه بغضِ نم زده م
تو شبِ صحنِ دلت
یه جنونِ غم زده م
روی شونه یِ شبات
خلوتِ بی گناهتم
رویِ گونه یِ نگات
اشکایِ بی پناهتم
من همونم که هنوز
دلت هوام و می کنه
وقتی طوفانی میشی
دریا ولت نمی کنه
می شینی کنارِ ساحل
تو دلِ موجایِ دریا
ردِ آخرین نگام و
می سپری به دستِ رویا
تو میخوای فاصله ها را
بشکنی ، اَما نمیشه
وقتی که خاطره هامون
باهاته ، واسه همیشه
شعرِ تلخِ رفتنم رو
میخونی تو گوشِ دنیا
من که آخرین ترانه م
غرق شده تو دستِ دریا
تو تبِ سردِ چشات
من یه بغضِ نم زده م
تو شبِ صحنِ دلت
یه جنونِ غم زده م
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه ای زیبا بود