سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        عشق و فراق

        شعری از

        محمد حسین محمدی (خوشنوا)

        از دفتر هدیه یار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ تير ۱۳۹۹ ۰۷:۴۴ شماره ثبت ۸۷۷۴۳
          بازدید : ۴۱۵   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین محمدی (خوشنوا)
        آخرین اشعار ناب محمد حسین محمدی (خوشنوا)

         
        بار مهرت را به جان ای جان شیرین می کِشم
        گر چه آسان نیست من این بار سنگین می کشم
         
        استقامت   در  فراقت  ای  عزیز   بی نظیر
        با   توکل   بر  خدا  تا  حدِّ  ممکن  می کشم
         
        طعنه ی دشمن بُود سخت و چه دردی   بی دوا
        هر چه می باشد به جان با میل و تمکین می کشم
         
        هر چه  آید   بر   سرم   در   راه   تو  با اشتیاق
        هر  چه  باداباد   با   این   قلب غمگین   می کشم
         
        با   صبا    گفتم    برو  از   جانبم   سوی  نگار
        گو  که  ناز  دلبرم  با  عشق  دیرین  می کشم
         
        شام دوشین سوختم  از  عشق، با  درد   فراق
        رنج راه  دوری‌اَت، چون سنگ زیرین می کشم
         
        هر که باشم، هر چه‌اَم، اندر طریق عشقِ دوست
        خوشدلم، این هجر را چون شامِ دوشین می کشم
         
        گرچه رنج فُرقَتت، سخت است و جان فرسا بُود
        سختی  رنجِ  غمت،  چون شهدِ  شیرین  می کشم
         
        با توکّل  بر  خدا  هر  مشکل  آسان   می شود
        گرچه دشوار است با تمرین و تحسین می کشم
         
        ز انتظار   مَقدَمت،   عمرم   دگر  گشته  تمام
        با   توکّل  بر  خدا  با صبر و تمرین می کشم
         
        بارِ   عشقِ  دوست  را  بر گُرده‌اَم   کردم   سوار
        «خوشنوا» سخت است گو هم آن و هم این می کشم
         
        دیوان کامل هدیه یار، غزل ش 83، ص 427
        محمد حسین محمدی خوشنوا-آستانه اشرفیه
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        اصغر ناظمی
        چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۹ ۲۰:۲۷
        سلام
        بزرگوار
        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
        چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۵۸
        درود بر شما
        بسیار زیباست 💐
        رضااشرفی فشی
        چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۹ ۲۳:۰۵
        درود زیبا بود استاد خندانک خندانک خندانک
        گرچه رنج فُرقَتت، سخت است و جان فرسا بُود
        سختی رنجِ غمت، چون شهدِ شیرین می کشم
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        پنجشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۹ ۰۳:۰۲
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
        به سایت شعرناب خوش آمدید
        🌷🌷🌷
        ابوالفضل زندیه شاهین
        جمعه ۲۷ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۲۴
        درود بر شما استاد زیباست خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        آذر دخت

        روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم ااا در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1