پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر ولی اله بایبوردی
آخرین اشعار ناب ولی اله بایبوردی
|
آخرت ، دنیا ، مطیعِ کردگار
رشته هر کاری به ید پروردگار
آسمان ها با زمینی ، پهن دشت
هر چه ما بین آن زمینی زیر کشت
از درختان گیر هر روئیدنی
پهن دشتی هر کجایش دیدنی
آفرینش خالقی بس مهربان
جلوه زیبایی طبیعت شد عیان
کائناتی در برابر او دلا
حمد رحمانی کنندشان لحظه ها
هر کلیدی دست او باشد خدا
لم یلد یولد خدایی را ثنا
هر گیاهی که به رویش ای رها
صبحگه تا شامگاهان ذکرها
نور سرخی از درختی شعله ور
شاخه ها پر میوه ناظر دور و بَر
تحت فرمان خالقی زیبا سرشت
میوه ها تقدیم بر انسان بکشت
هر چه در عالم بخاطر آدمی
آفرینش شد شود هان هر دَمی
ای شما خوبان به خوبی در جهان
بر شما بخشید نعمت بی کران
بهترین قانون کتابی از سما
هدیه ای شد بر محمّد مصطفا
بین تان باشد سخنگو هر زمان
خسته از گویش نباشد در بیان
هر زمان قرآن میان خلق استوار
با بیان هر آیه هایی ماندگار
هر که با قرآن شود او ارجمند
بینِ مردم عزّتی دارد بلند
هر که با قرآن شود پیروز باد
دور از قرآن شکستی را به یاد
آورد جانا به قرآن چنگ زن
هر که با قرآن شود شیرین سخن
آن زمان خالق نبی را بعث هان
پانصد سالی که فترت شد عیان
بین هر مکتب مذاهب اختلاف
هر چه کوشیدند میان شان ائتلاف
وحدتی حاصل نشد پروردگار
ختم مرسل را برانگیختش که یار
انبیا را خاتمی شد مصطفا
تا که حجّت بر خلایق برملا
با تمام ادیان مخالف گفتمان
بین حق باطل حقیقت را عیان
مرز حق باطل عیان شد در جهان
با بیانِ ختم مرسل مردمان
منحرف هر قوم و مذهب بین شان
مکتبی باطل بشد با این قرآن
دین کامل بهترین دین بین شان
دین خاتم انبیا شد آن قرآن
کور دل مردم به این دنیا نگاه
دور از دنیای دیگر در گناه
آن که دانا معبری داند دلا
از سرا فانی جهانی رو بقا
بر سرا باقی جهانی چون رسد
جایگاهش را ببیند سرسبد
دل نمی بندد به دنیا آن کسی
توشه راهی را ذخیرت هر دمی
دل ببندد بر جهان هستی کسی
دور از دنیای دیگر ای رهی
هر که بر دنیا توجّه کور دل
فارغ از دنیای دیگر زیر گِل
نیست چیزی در جهانی منزوی
هر چه در دنیا سعادت اخروی
جاه و مالی را برایت دادهاند
هر چه لازم بهترین بخشیدهاند
صاحبِ اموال گشتی سیر از آن
چون که بگذشت مدّتی دلگیر از آن
زندگی را دوست دارد این بشر
دور از آسایش آرامش به سر
چون نبیند مرگ را آسایشی
دور از مرگی شود آرامشی
همچو حکمت علم باشد زندگی
هر که او بینا خدا را بندگی
یا فراهم توشه ای در بندگی
می پذیرد مرگ را در زندگی
مرده دل احیا به حکمت دانشی
چون چراغی چشم هایش روشنی
هر که عالِم علم ، دور از گوش کر
تشنه علمی سیر از آبی که کُر
بی نیاز آن کس به حکمت دانشی
آورد رویی که گیرد روشنی
راه حق را با قرآنی بنگرید
با قرآنی گفتمان ساکت شوید
گفته هایش بشنوید ای مردمان
ثقل اکبر رهنما هادی زمان
بس سخن شیرین قرآنی را شنو
هر زمان دارد برایت طرح نو
خود گواهی می دهم علم اوّلین
آخرین جمع در قرآنی شد مبین
هر یک از آیات قرآنی دلا
اختلافی بین شان یک ذرّه لا
هر که با قرآن شود همراه آن
نیست از خالق جدا ای مردمان
در شناساندن خدای مهربان
رهنمایی بهترین هادی قرآن
گوئیا بینم شما را مردمان
در خیانت کینه ورزی غرق هان
چون گیاهان رویش از سرگین را
بیشتر مانید با خُلقی ریا
بین تان وحدت تمامی آرزو
دوستی ما بین مردم بس نکو
با فراهم ثروتی از اتّحاد
بین همدیگر جدایی شد زیاد
دشمنی شد بین مردم آشکار
هر کسی در لاک خود در گیر کار
نفس شیطانی میان خلق آشکار
در غرور علمی و ثروت ماندگار
رو به ویرانی جهان آباد هان
با غرور علمی هلاکت مردمان
از خدا خواهم که ما را یاوری
تا به دور از نفس شیطان ای رهی
ولی اله بایبوردی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.