سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      دهه هفتادی...

      شعری از

      محمدباقر آزاد (مستعار)

      از دفتر شمع سوخته نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۶:۰۶ شماره ثبت ۸۴۷۹۱
        بازدید : ۴۵۷   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمدباقر آزاد (مستعار)
      آخرین اشعار ناب محمدباقر آزاد (مستعار)

      درگریز از دِه و شهر و همه ابادی ها
      اُمّیِ عشق، ولی با همه استادی ها
      می دهد هرکه به معشوق دل و قُلوه و من
      فارغم، از همه ی لذت این شادی ها 
      مثل پیری شده ام کَز مرضِ قندِ خودش 
      حسرتی میخورد از دیدنِ قنادی ها
      عشق میبینم و از تجربه اش میترسم
      شده ام عبرتِ تلخِ دهه هفتادی ها
      روزگاری که عسل بوده اگر عشق، گذشت 
      حال معجونِ ریا باشد و شیّادی ها
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۳:۲۷
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۹:۵۲
      شاعر واستادگرامی
      شعرزیبایی بود
      شایستهء تحسین بود
      همیشه مانا باشید
      خندانک خندانک خندانک
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۰۱
      چقدر خوب بود
      درود بر شما
      بسیار زیبا و دلنشین بود
      زنده باد 🌹🌹🌹
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1