نشستم سحر صبح به شب
،شب به صبح تا رسد
یه پیغام نشان از کسی در رسد
نشان از یکی آشنای زبانم به دردم رسد
ز ناگفتههای دلمباکسی،سخنها,نفسهایقلبم رسد
اما حیف که نیست و نیامد کجاست
سوال از که پرسم،که جایش کجاست
کجایی که من منتظر ندایی، صدایی، اشاره، کجایی
کجایی که من منتظر،یک نفس،یک قدم،یکخبر،یکسفر
شب و روز ندارم کجایی
کجایی که دیر آمدی شب به صبح ناله دارم کجایی
کجایی چرا آمدن این همه دیر شد
دل ز تنها برید طاقتم سِیر شد
کجایی مسیر سخت مشکل، یا که راه دیر شد
مرا کاشتی این جا، جان ز کف سیر شد
کجایی،وعده دادی مرا، پس چرا دیر شد
منتظرها نشستم به نوبت مرا سیر شد
وعده کردی منتظر باش،منتظرها دیرشد
ز حرفای بی جای مردم مرا پیر شد
کجایی بیایی، نیایی، مرا دیر شد
به در دوختم چشم بسیار مرا کور شد
کجایی منتظر یه در زدن این همه دیر شده
طاقتم به سر رسید دلم ز غم پیر شده
این همه منتظر یه آدرسی نشستهام دیرشده
دل به هر که تا الان بدادهام سیر شده
منتظر آمدنت ماهها نشستهام طاقتم طاقشده
عزرائیل طاقت نداره عمر من ساز شده
ماهها میگذرد سالها میگذرد منتظر یه آمدن دیر شده
عقدههای حرفهای یاوه گویان با که گویم که مرا پیر شده
گفتهای آماده باش آمادهام،
ریشخند این لبان بیمروت با که گویم،
سوختم ، دیدهام تار شده
شعبان میگذرد باز که هم باب شده
خبری از تو ندارم که مرا آب شده
کُوس طبل میزند و باز که جسم ناک شده
جان به لب نشستهام منتظرت،کفنم خاک شده
جمعهها میگذردباز که هم دیر شده
جان مادرت آقا بیا دلم برات پیر شده
ابراهیمآروینفروردین۹۹
در وصف انتظار
میلاد حضرت صاحب الزمان آقا حجت ابن الحسن(عج) مبارک