يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
هیچ شهری
شبیه آغوش تو نیست
گستاخ و مهیج و زیبااا...
.
.
.
به نوشاک چشمهایت سفر میکنم
از تماشای دریا می آیم
و گندمزار در انگشتهایم لانه میکند..
-در آیش بارانها-
می ایستم،
غمگین و رها
و
عشق
آخرین سخاوت هم آغوشیست ..
امشب عطر شیرین تنت
بزم بهانه و رویاست
بامداد
از شانه های عریانی سر میرود ..
و جهان
تنگتر خواهد شد
هیچ زنی
چون من
از تو پیراهن بنفشه های نورسته ندارد..
هیچ زنی
ستاره ای از سیماب در رگهایش جاری نیست..
هیچ زنی ،گیسوان شبانه ی تبدارش را
به اسارت نمیبخشد
.
.
.
-به بادها....
به شیهه ها .... -
.
.
.
-تو را بوسیده ام -
آارام و بیپروا
آه...
دیگر هیچ زنی به گاه گریه تنها نیست..
در متن قهوه ای های گوزنیِ دور
و جنگل
به بکارت ابرها می آمیزد
مرا بوسیده ای ..
این همه خون و یخرا
زخمهای شراب انگیز
به التهاب آفتاب گره خورده..
شب در خویش میدمد و ُ
تا فلسهای دامن ماه ،
صلحی باقیست
و افقها
هنوز جنگخیز و بزه
به ادامه ی نسک مقدس گورابها
چشم دوخته اند ..
اسفندماه ۹۸
|