سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        هیچ شهری شبیه آغوش تو نیست

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر خمیازه های رستیک، مادرزادیند نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۳۰ شماره ثبت ۸۲۰۰۱
          بازدید : ۷۴۸   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه



        هیچ شهری
        شبیه آغوش تو نیست
        گستاخ و مهیج و زیبااا...
        .
        .
        .


        به نوشاک چشمهایت سفر میکنم
        از تماشای دریا می آیم
        و گندمزار در انگشتهایم لانه میکند..

        -در آیش بارانها-

        می ایستم،
        غمگین و رها
        و
        عشق
        آخرین سخاوت هم آغوشیست ..

        امشب عطر شیرین تنت
        بزم بهانه و رویاست
        بامداد
        از شانه های عریانی سر میرود ..
        و جهان
        تنگتر خواهد شد

        هیچ زنی
        چون من
        از تو پیراهن بنفشه های نورسته ندارد..
        هیچ زنی
        ستاره ای از سیماب در رگهایش جاری نیست..
        هیچ زنی ،گیسوان شبانه ی تبدارش را
        به اسارت نمیبخشد
        .
        .
        .
        -به بادها....

        به شیهه ها .... -
        .

        .
        .
        -تو را بوسیده ام -

        آارام و بیپروا
        آه...
        دیگر هیچ زنی به گاه گریه تنها نیست..
        در متن قهوه ای های گوزنیِ دور
        و جنگل
        به بکارت ابرها می آمیزد

        مرا بوسیده ای ..
        این همه خون و یخرا
        زخمهای شراب انگیز
        به التهاب آفتاب گره خورده..

        شب در خویش میدمد و ُ
        تا فلسهای دامن ماه ،
        صلحی باقیست
        و افقها
        هنوز جنگخیز و بزه
        به ادامه ی نسک مقدس گورابها
        چشم دوخته اند ..

        اسفندماه ۹۸
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3