سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 30 فروردين 1404
    21 شوال 1446
    • فتح اندلس به دست مسلمانان، 92 هـ ق
    Saturday 19 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      شنبه ۳۰ فروردين

      دیوار غم

      شعری از

      کاوه گرشاسبی

      از دفتر شعرناب نوع شعر قطعه

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۸:۱۱ شماره ثبت ۷۹۲۸۸
        بازدید : ۳۲۶   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر کاوه گرشاسبی
      آخرین اشعار ناب کاوه گرشاسبی

      من از پشت دیوار غم آمدم
      من از پیش ظلم و ستم آمدم
      من از ‌بین خلق خدا ناشناس
      من از دردی که داشتم آمدم
      من از شهر بی رنگ و رو آمدم
      از آن خاک بی آبرو آمدم
      من از زیر بار گناه وطن
      من از راه بی سمت و سو آمدم
      من از غربت کبریا آمدم
      من از سرزمین ریا آمدم
      من از کوچه ی تنگ و بن بست غم
      من از کشور آریا آمدم
      من از بین افکار بد آمدم
      ز قوم بی فکر و خِرَد آمدم
      من از جمع فقیران فکر
      ز دزدان داد و ستد آمدم
      من از میهن بی صدا آمدم
      من از بین یک مشت گدا آمدم
      من از حسرت یک وجب زندگی
      برای سخن با خدا آمدم
      خدایی که گفتند ، بخشنده است
      و راه نجاتی برای بنده است
      کسی که برای تمام جهان
      بزرگ و رحیم و برازنده است
      خدایا کجایی که درمانده ایم
      میان زمین و هوا مانده ایم
      جهان را کجا میتوانیم نشست
      از اینجا و از هر طرف رانده ایم
      کمک کن خدایا که بیداد شد
      که شیطان ز نوع بشر شاد شد
      تمام دعاهایمان بی جواب
      گناه و گنهکاری آزاد شد
      خدایا کنون عشقمان آب شد
      دگر روح بیدارمان خواب شد
      کجا دل فرو ریخت ، کجا زندگی؟
      دل از سردی روح چه بی تاب شد
      خدایا در اینجا دل آواره است
      میان غم و گریه ، بی چاره است
      چه شد عاشقی را ربودند ز دل
      چرا جامه ی میهنم پاره است
      چرا خیر و سعادت پریشان شدند؟
      و دلها خالی از عشق و ایمان شدند؟
      به جای ستایش برای خدا
      تمام مردم شهر گریان شدند
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      لیلا امریاس(پریسا)
      چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۵۵
      بسیار زیبا و دلنشین سرودید
      افرین
      شعری که ادم را ترغیب می کند به خواندن ادامه ی آن بخاطر مضمون زیبایش
      فقط چند جا اشکال کوتاهی داشت در وزن
      ز قوم بدون خرد امدم شاید بهتر باشد
      همچنین بیت چرا خیر و سعادت....
      کاوه گرشاسبی
      کاوه گرشاسبی
      چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۰
      ممنونم بخاطر توجه و راهنماییتون ، به روی چشم حتما اعمال میکنم خندانک
      ارسال پاسخ
      عرفان حسینی
      چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۲۲
      خندانک خندانک
      کاوه گرشاسبی
      کاوه گرشاسبی
      چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۵۳
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      کبری یوسفی
      يکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۵
      سلام شاعربزرگوار درودتان
      بسیار زیباااااا سروده اید
      احسنت درپناه حق باشید باخانواده آمین
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      کاوه گرشاسبی
      کاوه گرشاسبی
      دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۵
      ممنونم از شما خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1