جمعه ۷ دی
پاییز شعری از مجتبی شفیعی (شاهرخ)
از دفتر مانامه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۱ شماره ثبت ۷۷۸۰۴
بازدید : ۱۰۷۴ | نظرات : ۷۹
|
دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)
|
پاییزِ پارسال
یه خواهر داشتم و
دو کلیه.
حالا اما
یه کلیه دارم و
خواهری که، زیرِ عمل مرد.....آقا.
................
اقا به خدا
طویله مون
پر ه از گوسفندانیِ که
تمام پاییز
قربان را تحمل کردند ...به جای فرار.
.....
روحم را پیدا کن
قبلِ هبوط
در ، حیوان تری از من.
........
زجرِ پاییز را
اخرین برگِ درخت
در گوش رییس گِله کرد و
او در عوض،
کفش ها را محکوم کرد
به هزار ان سال، جفت شدن در کنار مسجد.
..................
خدایی دارم...
دوستدارِ چشمانِ ابی و
ویزایِ امریکا.
...............................................................................شاهرخ
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد عزیز و بزرگوارم بسیار ممنون بابت لطف جنابعالی و خیلی خوشحالم از اینکه میتوانم رسم ادب و معرفت را از شما بیاموزم....... | |
|
سلام جقدر امروز روز خوبی بود ...و با حضور شما بهتر هم شد | |
|
ممنونم نظرلطف شماست مهربان | |
|
سلام بر الاله ی سرخ سایت خوشحالم از اینکه هستید و بنده نوازی میکنید | |
|
سلام بانو بسیار خوشحالم از تشریف فرمایی شما بزرگوار | |
|
سلام و بسیار مننونم از اینکه قابل دونستید | |
|
قابل نگاهت نبود دوست عزیزم | |
|
سلام بر شما بسیار خوشحالم از زیارتتان | |
|
تازه یاد گرفتم بهت کلک بزنم .مینویسم غزل تا بییایی . دوست خوبم دیدن شما همیشه برایم عزیز است و مغتنم | |
|
همیشه همینطور بوده ما حتی قدر خودمان هم ندانستیم | |
|
حضورتان را شکر میکنم ممنون که قابل دونستید | |
|
یکم نوشتتون را درک نکردم ممنون از شما البته که خدا هست...انهم خیلی | |
|
منبر و مسجد بماند مال او ......عالی ممنوت از شما | |
|
سلام واقعا توصیفتان قشنگ بود استاد عزیزم | |
|
سلام دوست خوبم ممنون که امدید | |
|
سلام اختیار دارید و ممنون از شما اره توفیق یکی از مجله های بود که من همیشه از کتاب های بابام میخوانم . تقریبا او همه ی شماره هاشو داشت. | |
|
سلام دوست خوبم بسیار ممنون از اینکه لطف کردید و به صفحه ی ناقابلم سر زدید | |
|
سلام ما را غرق کردید در دریای لطفتان. بانوی فصل های عزیز با ان همه دغدغه ی کاری و تحصیلی . وقتی بداهه برای ادم بنویسد یعنی خیلی لطف کرده ممنون از شما...بینهایت راستی در مورد کبک مطلب را بنویسید من تنبل تر از این حرف هام | |
|
خواهش می کنم استاد شعر خودتون بهار واژه هام شد دست من نبود این رقص قلم | |
|
اینم مطلب در مورد کبک و برف
بسیاری از ایرانیان بر این باورند که کبک ها برای آن که کسی آن ها را نبیند سرشان را زیر برف فرو میکنند و به همین علت هم ضرب المثل " مثل کبک سرش را زیر برف فرو میکند " را برای کسانی به کار میبرند که چون ایرادات خود را نمیبینند، فکر میکنند دیگران هم ایرادی در آنان نمیبینند؟
در میان مردم ما این گونه شهرت یافته است که در فصل زمستان و هنگامی که زمین پوشیده از برف است، کبک ها به محض آن که در محاصره ی شکارچیان قرار میگیرند، فوراً سر خود را در برف فرو میکنند تا شکارچیان را نبینند و گمان میکنند چون خودشان شکارچیان را نمیبینند، پس شکارچیان هم آن ها را نمیبینند. زکریای قزوینی در کتاب عجایب المخلوقات، برگ ۴۴١ مینویسد « چون صیادان قصد او کنند سر را در زیر برف پنهان کند و چندان پندارد که صیاد او را ندیده و نبیند».
لیکن این گمان درباره ی کبک که به شکلی در ذهن عامه و حتا شاعران و نویسندگان ما وجود دارد و ضرب المثلی هم برای آن ساخته اند، به کلی نادرست و باطل است، زیرا کبک آن شعور را ندارد که دست به حیله و تزویر بزند و حقیقت مطلب چیز دیگری است :
در گذشته هنگامی که برف میبارید شکارچیان به مناطقی میرفتند که کبک زیاد داشت و از چهار سو آن ها را محاصره میکردند و در سکوت کامل و آرام به سمت آن ها حرکت میکردند و هنگامی که کاملاً به آن ها نزدیک میشدند آن ها را وحشت زده کرده و به هوا میپراندند تا در هوا بزنند.
از ویژگی های کبک این است که هنگام احساس خطر با وحشت از جای خود به هوا میپرد و چند متر آن طرف تر دوباره به زمین فرود میآید. پیداست که چون زمین پوشیده از برف است، این پرنده ی زیبا به علت سرعت فرود آمدن، گاهی سر و گردن و گاه حتا همه ی اعضای بدنش در برف فرو میرود، به گونه ای که تنها دم و دو پایش بیرون از برف باقی میماند و بدین ترتیب قدرت خارج شدن از برف و پرواز دوباره از او گرفته میشود. در همان هنگام هم شکارچیان سر میرسیدند و آن ها را که سر در برف داشتند زنده زنده با دست میگرفتند.
بدین ترتیب بوده است که بسیاری فکر کرده اند که کبک ها دست به حیله زده و به خیال خود، خود را پنهان ساخته اند. باید گفت که همین امروز نیز در بسیاری از روستاهای کوهستانی هنگامی که کبک ها در فصل سرما و برف در جستجوی غذا و دانه به طور گروهی حرکت میکنند روستاییان با پرتاب سنگ آن ها را وحشت زده کرده و میپرانند و کبک ها به همان ترتیبی که شرح داده شد پرواز میکنند و چند صد متر دورتر فرود آمده و گیر کرده در برف به دست روستاییان میافتند.
📗 ریشه تاریخی امثال و حکم / جلد 2 ص 954
📝 مهدی پرتوی آملی
⬅️#ضرب_المثل | |
|
یه جورایی ناراحت کننده بود داستان شکار کبک. یادم هست اولین باری که شکار کردم از شدت ناراحتی بقیه مسافرت را نیمه کاره رها کردم و دوستانم را تتها گذاشتم و برگشتم خونه | |
|
سلام عالی نگاه خطا پوش شماست ممنون | |
|
دوست خوبم ممنونم از شما خوشحالم از اینکه قابل دونستی | |
|
سلام بسیار از شما ممنونم بزرگوارید و خوشحالم از دعای خیرتان | |
|
سلام دوست خوب من ممنون از شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.