سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        انصاف

        شعری از

        علیرضا تنگستانی

        از دفتر عاشقانه نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۱ شماره ثبت ۷۷۱۶۴
          بازدید : ۴۳۳   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا تنگستانی

        از دریا دل زده‌ام 
        اما غرقِ چشمانت را دوست دارم 
        .
        از ارتفاع می ترسم  
        اما سقوط از بلندیِ نگاهت را دوست دارم 
        .
        از دود سردرد می گیرم 
        اما کام به کام غمت را دوست دارم 
        .
        از نفس بریده‌ام 
        اما هوا شدن در ریه‌ات را دوست دارم 
        .
        از بغض فراری‌ام
        اما گریه در فراقت را دوست دارم 
        .
        از آغوش لبریزم 
        اما کشش آغوشت را دوست دارم 
        .
        از آدمها گریزانم 
        اما نزدیک بودنت را دوست دارم 
        .
        از رنگ قرمز رو گردانم  
        اما یاقوتِ لبانت را دوست دارم  
        .
        از اسلام دلخورم 
        اما تسلیمت بودن را دوست دارم 
        .
        از فرفره متنفرم 
        اما موهای فرت را دوست دارم 
        .
        از صف نان بیم دارم  
        اما انتظار برایت را دوست دارم 
        .
        از تکرارِ در هر چیز بیزارم 
        اما تکریر در دیدنِ عکسانت را دوست دارم 
        .
        از مرگ واهمه دارم 
        اما شهید شدن در راهت را دوست دارم  
        .
        از دوست داشتن خسته ام 
        اما دوست داشتنت را دوست دارم  
        .
        از گرما دوری می جویم 
        اما سوختن از بهر زبانت را دوست دارم 
        .
        از سردی می لرزم 
        اما بی تفاوت بودنت را دوست دارم 
        .
        از تاریخ بیزارم 
        اما عشق بی پایانت را دوست دارم 
        .
        بعد از این همه دوست داشتن 
        تو تنها کافیست 
        عدالت را دوست بداری 
        تا ببینی دوست نداشتنم 
        انصاف است یا ستم...!؟
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۸:۵۹
        سلام شاعر گرامی
        قلم روانتان همیشه برقرار
        درودفراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۰۶

        ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻧﺮﺍﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻮﺳﯽ
        ﻫﻮﺱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ

        ﭘﺪﺭﺕ ﮔﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ
        ﭘﺪﺭ ﻋﺸـــــــــــــــﻖ ﺑﺴـــــﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﭘـــــــــــــــــﺪﺭﻡ ......... شهریار

        خندانک خندانک خندانک
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴
        ممنونم بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4