چهارشنبه ۱۴ آذر
نارون می داند شعری از سعید چرخچی
از دفتر رویای ارغوانی نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ تير ۱۳۹۸ ۰۴:۱۷ شماره ثبت ۷۵۵۵۷
بازدید : ۱۱۳۸ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب سعید چرخچی
|
مرگ در کنج خیابان آنسو
به تکاپوی خردگونه ما می خندد
کودکانیم هنوز ......
بهت می بارد از اندام کلاغی که نشسته است بر آن شاخه سبز
نارون می داند
که زمان می تازد
من و تو اما ......
غافل از جبر زمین
غافل از هیبت تقدیر و زمان
در پی صد عطش وهم انگیز
همچنان می تازیم
و چه بیهوده در این بازی پندار و خرد
سر و جان می بازیم
.............................
..............
....
|
نقدها و نظرات
|
جناب نصرتخواه گرامی ممنون و سپاس از لطف و توجه شما پایدار باشید | |
|
استاد منوچهری عزیز استاد بی نهایت خوشحالم کردید . دست مهربانتان را با افتخار تمام می بوسم و برایتان بهترین ها را آرزو دارم . در سایه خالق مهر و مهربانی | |
|
جناب طهماسبی مهربان دوست عزیز از لطف و توجه شما ممنون و سپاسگزارم شاد و پایدار باشید | |
|
درود بر شما هزاران سپاس از لطف و توجه شما پایدار باشید | |
|
درود بر شما هزاران سپاس از لطف و توجه شما پایدار باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و حکیمانه بود
دستمریزاد
بهره بردماز تراوش قلمتان