نوشاندی و نوشیدم نوشان چنین باید..
جوشاندی و جوشیدم جوشان چنین باید..
خوش با شررت شعله ، می رقصد و پروانه،
در بزم چنین شمعی، رقصان چنین باید..
لبخندِ یکی غنچه با اشکِ شب و باران،
ریزان به ھر لاله ، خندان چنین باید..
بر یاسمن و نرگس، آن ابرو بھارانت ،
خندان ھمی گریند، گریان چنین باید..
معشوقه اگر گوید معشوق ھمان پوید،
معمارِ ازل گفتا ، پویان چنین باید..
در میکده و دیرت ھشیار نمی بینی،
دستور بُوَد مستی،فرمان چنین باید..
زین ساغر و زان ساقی، زنھارکه این یاغی،
ویرانه اگر بینی ، ویران چنین باید..
شیدای زلیخایی؛ بیتی غزل آرایی،
حنّانه ی تو آن چاه، حنّان چنین باید..
منصور اگر حلاّج،در باور آن علاّج،
بر دارِ ولیعھدی، پیمان چنین باید..
پنھان به طوافِ تو پیدا نمی بیند،
دیوانه نھان بیند ،کتمان چنین باید..
ای مطرب ھرجایی ، گر در تو نبگشایی،
از پنجره می آیند، مھمان چنین باید..
حاشا که مگرسوزد،بی عشق تو " ابراھیم "،
آتشکده یِ پندار،سوزان چنین باید..........