يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
|
من و درد جانسوز و یک حس واهی
شب و غربت و کوچه ی اشتباهی
.
در این تُنگ بی مهری و شهر بی جان
نفسهای آهسته چون آه ماهی
.
قلم ، یار خونین دل و خسته دارد
بر این آه پیوسته هر شب گواهی
.
تو بودی دلیل همه پر زدنها
رهایم نکن در شب و این سیاهی
.
خدا داند و بس که جز مهر خوبان
ندارم در این برزخ تن گناهی
.
سر انگشت باور کشیدی کشاندی
مرا تا فراسوی رنج و تباهی
.
کنون بی پر و بال و در کنج عزلت
قلم می زنم روی این برگ کاهی
.
خوشم با خیالی که داری هنوزم
بر این شعر بشکسته گاهی نگاهی
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر استاد گرانمایه سپاس از حضور و توجهتون | |
|
درود بر جناب نوری سپاس از حضور و توجهتون | |
|
درود بانو قشقایی گرانقدر سپاس از حضور و توجهتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیباست