يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر سهیلا عباچی (نارین یازان)
آخرین اشعار ناب سهیلا عباچی (نارین یازان)
|
آمدنت را هیچ حس نکردم
هوا شدی در جانم و
خون شدی در شریانم
رفتنت را اما ...
من بی تو پر لکنت و رعشه ام
بی تو من عاجزم , ناقصم , ساقطم
دست یاری بمن بده تا رفتنت را باور کنم
باشد که در همین زمین و زمان در تن تو جاری و در دلت ساری شوم
نفس های بی اکسیژن از گلویم پائین نمی روند
رگم را زدی و رفتی
خونم جان گرفته است و
بی مقصد و بی هدف
در نگاهم به دنبال تو براه افتاده است
جوی خون در چشمانم جاریست
برایم باران شو تا شسته شوم و
به دریا بپوندم و خودم را به تو برسانم
چون اقیانوسِ تشنهٔ نگاهت سالهاست که
نامِ مرا ملتمسانه صدا میزند
تا بتواند در ساحل دستان من جان دهد ولی
تو هنوز
نه چشمانت را باور داری و
نه مرا
۹۷/۰۳/۱۱
#نارین_یازان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
پر احساس و زیباست