پیر چشمی 3

سلام
بسیار ممنون از حضور پر انرزی شما

خوش آمدید

سلام خوش امدید و بیسار ممنون

خوش آمدید

سلام استاد عزیز
خوش امدید و شرمنده بابت بعضی از کلماتی که دور از ادب بودند

خوش آمدید

سلام استاد عزیزم و ممنون از حضورتان

خوش آمدید

سلام بر بانوی فصل های کم پیدا
خوش امدید و ممنون از حضورتان
این قطعه را وقتی که به عیادت مادر بزرگم که حدود نود و چهر سالش هست رفتم به ذهنم رسید
حدود یک سال است که از پوشک به علت مشکل در راه رفتن استفاده میکند و واقعا به پرستارش این جمله را با گویش کرمانی گفت که ترجمه اش میشد این که من نوشتم ...یعنی دلم برای افتابه ی خانه ام تنگ شده....
میبینید چه چیز هایی میشود ارزو...
اگر در شعر از ادب دور شدم ببخشید
..................

خوش آمدید

سلام دوست خوب و پر از انرزی جناب اقای رمضانی
کاش میشد یادمان بیاید برای چه به زمین امدیم و چه خبطی کردیم شاید لااقل در ان صورت دیگر هزاران سال حرف ها با فکر تر میشد.
وقتی که جمع بندی میکنی میبینی هر کسی که قدرت داشته در اصل برای پیشرفت کار خودش چیزی در مخ این ادم فرو کرده ما حصل شده دنیایی از توهمان ذهنی و ارزو های کثیف و تند روی های احمقانه که به شدت هم گسترش مییابد
کاش یادمان باشد که یکی از صفات خدا مکر اوست که اگر به دامش بیافتیم وا مصیبت خواهد شد..
البته خودم را میگویم که اگر مزه سیبی را که خورده بودم یادم میماند الان باید گریه میکردم و داد .نه اینکه سیاست بچینم و سر ببرم و .....هزار چیز دیگر.
البته اعتراف میکنم شعرم از ادب خارج بود . ولی همه باید ببخشند

خوش آمدید

سلام دوست خوبم
خوش امدید و بنده نوازی میکنید

خوش آمدید

سلام
بسیار خوشحالم از زیارت شما دوست عزیز

خوش آمدید

سلام بر بانو ناصری
بسیار خوشحالم از زیارتتان
و ممنون که وقت گذاشتید

سلام وحید اقای گل
خوبید؟
بسیار ممنون از وقت عزیزتان که در صفحه ی حقیر خرج کردید

سلام
خیلی خوش اومدید دوست خوبم
واقعا وقتی این جمله را گفت بغض کردم

سلام
دوست خوبم.....ممنون و دنیا دنیا سپاس

قدم روی چشم ما گذاشتید .....بانوی غزل های کمیاب
ممنون

سلام
اینکه تشریف فرما میشوید را به فال نیک میگیرم ......همیشه