يکشنبه ۴ آذر
کامتان را اتش و سرب می کنیم شعری از مجید اسکندری
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ ۲۰:۰۱ شماره ثبت ۵۶۵۹۲
بازدید : ۵۱۸ | نظرات : ۱۸
|
آخرین اشعار ناب مجید اسکندری
|
درد و بـغض وغصه می بـارد. ازایـن سرزمیـن داغ هـر الالـه دارد در دلش ایـن سرزمـیـن
کـور دلانـی کـه بـریـختـنـد خـون مـردان خـدا تحت امـر اجـنبـی فـاسد تـریننـد بـر زمـین
کـم بـاشـد مـرگشـان بـا اتـش و تیـر و فشنـگ چند بـرابـراتشی چـون ابـربـارد پـرحـزیـن
کـور دلانی هـمـچـو خفـاشـان شـبگرد پـلـیـد خون ملت را به ناحق ریخته انـد اندرزمیـن
ال شیـطان . مـرگتـان بـادا سیـه روزان قـرن بـرشمـا بـاد اتش و نفـرین و ننگ هـر زمیـن
|
|
نقدها و نظرات
|
برادر گرامی ازلطف و زکاوت شما بسیار سپاسگزارم.اما بنده درحضور استاتید خوبم درس پس میدهم.باور کن از وضعیت بوجود امده بسیار ناراحت هستم وتحت احساسات قرار گرفتم و خودم متوجه نشده ام فکر وزن و عروض نبودم.هرچند خودم هم مبتدی هستم...بد ضربه ای از دشمن خوردیم... متشکر ازلطف شما.. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام
زیبا بود
احسنت به قلم متعهدتان
مشکلات کوچکش هم باویرایش درست میشه