تب تند غزل....

بانو اجازه می دهی
کمی سبک شوم!؟
قسیس غزل هایت که شدم ـــ
در خانه غزل؛
آب و جارو کنان...
جام شراب لبانت را
به آب دیده ؛
غسل تعمید میکشم.
می بینم که می خندی
اری
اعتراف ــ م کارآسانی نیست!
پشت این پنجره ...
چشمانی ست
که ندیده اعتراف می گیرد.

تقدیم شما با مهر و عشق

درودبانو شهیدی عزیزم
بسیارزیبا بود





فک کنم وزنش بروزن مفاعیلن مفاعیلن فعلن باشه
وبراین اساس مصرع سومش یه هجا کم داره

درودبانوی زیبانگارم

درود بانو
دو تا بیت زیباست
مزین به نقد اساتید بزرگوار

رود بانو
هرچند سخنی شاعرانه گفته اید اما نمی توان نام دوبیتی بر آن گذاشت زیرا دوبیتی وزن خاص دارد
مانند دوبیتی های بابا طاهر(مفاعیلن مفاعیلن فعولن) من اگر بودم اینگونه می گفتم
من از جنس همین پاییز هستم
که بر دار غزل آویز هستم
بگیر از من نگاه سر خود ،چون
به چاقوی جفایت ریز هستم
ویراستار می تواند اشعار شما را درست کند و آن پس در معرض دید قرار دهید
با تشکر

کوتاه زیبا وپراحساس
درودهابرشماباد
تحسین میکنم طبع شاعرانه ات رابانو

زنی ازجنس همین پاییزم
یک سبدعشق بده برخیزم
هرشب ازقاب نگاه سردت
از تب تند غزل لبریزم

البته باعرض پوزش بااین شعرشمااحساساتی شدم واین به ذهنم اومد

درود استاد مهر
خوشحالم با حضور شما کلید خورد
و مرا خواندین
سپاسگزار م
و زیبا بود
بداهه شما
و خوشحالم اگر وجودم تاثیر گذار هم باشد

درودها بانو شهيدى
با لذت خواندم و حظ بردم
دستمريزاد و هزاران احسنت

درود بر شما

زیبا بود

شاعر گرامی
خانم شکیبا
زیبا و در خور توجه ست
متشکرم
سلام

درود بر شما
زیباست
فقط در دوبیتی مصرع اول و دوم هم باید همقافیه باشند
جسارت منو ببخشید

درود بر تو آفرین بانوی با احساس من

درود بر شما

سلامی از سر مهر و ارادت راستین محضر همه اساتید و بزرگمهران اهل قلم
که در اوج مهربانی و تواضع بی نهایتشون ورق پاره های دلم را با تمام ضعف ها و کاستی های موجود تحمل می کنند بخصوص نوشته موزون تب تند غزل را ...عذر خواهم از محضرتان ...می نویسم و نمی توانم جایگزینی برای رفع اشکالم دوباره نویسی کنم ..انچه بر می آید از دل و البته انتقادات شمار با کما میل نوش می کنم... ودر خدمت شما هستم
شاگرد مکتب همه خوبان تا همیشه

درودها نازنین بانو

چه کوتاه زیبایی قلمتان بسیار زیباست مهربانوی نازنیم
قلمتان واژه افشان