دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین
يکشنبه ۳۰ دی
آخرین اشعار ناب حسين صداقتى
صدای ارسالی شاعر:
مرورگر شما از پخش صدا پشتیبانی نمی کند
عشق
كولى وار
از جانب ِ عطرمان مى گذرد
با نجابتى كه از تو ياد گرفته ام
متمدن شده ام
و بربريّت ِ دستان ام را
در تو پنهان كرده ام
و ديگر هيچ كس نمى شناسدم
تا سر در خلسه ى تو فرو مى برم
ملكوتى از تو مجسم مى شود در برابرم
و اين گونه پيامبروار
زاده مى شوم
تا برگزيده ى تقدير تو باشم
هميشه با نيمى از قلبم
بر صليب ها برافراشته شدم
و با نيمى ديگر
به تو عشق ورزيدم
آه
اگر صليب ها برداشته شوند
با چه قلبى تو را دوست خواهم داشت
و شايد دوباره عشق ام
بربر شد
و با چهار اسب ِ نعل شده
به سوى تو تاخت
شك ندارم به قـِدمت تو
به ستون هاى چشم ات
كه قطاع ِ آتش ِ خورشيدند
و عطر ِ باستانى دستان ات
كه نشئه ى هر اقليمى را در خود دارد
من جغرافياى منتشر شده ى توام
بر تمامى نقشه ها
كه راه هاى رسيدن به تو را مى دانم
من فصل ِ تاريخى نوين ام
كه در آن
پادشاهى ِ اولين سلسله ى عشق را
به من سپرده اند
تا تاجگذارى كنم
در شهر ِ رعاياى بى رويا
و تو را ملكه ى خود برگزينم
تا محبت را بشورانم
بر خِرَدهاى خصمانه اى
كه هر روز تو را
با مِقراضى كهنه بُرش مى دهند
من دشنه ى شعرم را
جان پناه تو ساخته ام
دشنه اى كه نه خون مى ريزد
و نه خون مى خواهد
دشنه اى كه چون در قلبى فرو رود
صداى زندگى مى دهد
چون سمفونى موزارت
و به جاى صحنه اى خونين
لبخند ِ موناليزا را نقش مى كند
و اين گونه است كه عشق
بى هيچ واهمه اى
كولى وار
از جانب ِ عطرمان مى گذرد
ح3ين 3داقتى
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.