يکشنبه ۲ دی
ویران شده شعری از علی جوانمرد(تنها)
از دفتر تنهایی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۵:۳۱ شماره ثبت ۵۱۳۷۲
بازدید : ۴۵۱ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر علی جوانمرد(تنها)
آخرین اشعار ناب علی جوانمرد(تنها)
|
ویران شده....
باز منِ دلشده حیران شدم
فصل خزان دیدم و ویران شدم
نالۀ برگ است که فریاد کرد
وای،دگر بی سر سامان شدم
دست چپاولگر فصل خزان
کرد جدایم زتو نالان شدم
برگِ خزان حالِ منِ غمزده است
رفتی و عمری است پریشان شدم
دیده بدادم من و یعقوب وار
منتظرِ یوسفِ کنعان شدم
حال من و برگ خزان چون هم است
پاک از این خاطر دوران شدم
پست شدم هست بدادم ز دست
کی؟و کجا؟ لایق جانان شدم
آه! چو مجنون ز غم لیلی ش
من زغمت سر به بیابان شدم
بی تو دگر ماندن من هیچ هیچ
خوارتر از خارِ مغیلان شدم
حالِ دلم حالِ پریشانی است
فصل خزان دیدم و ویران شدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.