دوشنبه ۳ دی
دیار خراسانی شعری از مهرداد بهار
از دفتر کلاسیک نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۰ ۱۸:۳۴ شماره ثبت ۵۰۲۳
بازدید : ۹۴۵ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب مهرداد بهار
|
من آن درویش مسکینم ؛ که قلبم پاک و عرفانیست
منم ؛ فرز ند مـولانـا کـه بلـخی و خـراســـانیسـت
منــم فرزند حــافظ، از دیارمــولـــوی باشـــم .
منم در چهره خندان و به دل صد غصه زندانیست.
نظـــر بازی مــرام من ؛ ازینــم والــه و حیران
دلـم سـر شـار از عشقست و وجودم عشق نورانیست
لبــاسم سرخ و میگون است .زخونم من وضو گیرم
نماز عشق می خوانم ؛ که دینــم مهـــر افشانی ست.
به رؤیــا دیدمـت بودی ؛ در آغـوشـم تمــام شـب
که عشقی پاک می باشد هرآن عشقیکه ربانیست .
به لبهــایم سـکوتی بود و چـون گلبرگ سرخین است
زلب هـــای انـاریـنـم که مشغــول غزلخوانیست .
ولی طبعـم در عصیان ا ست ؛ مثال باد و طوفان است
به دل عشق علی دارم و قلبم پاک و ربانیست .
مـرا ایـن طبــــع طــوفانی به رقص آرد سر اندرپا
به شعــرودرسمــا رقصد چو درویش سلیمانیست .
گلـیـــم پـاره ای فـرشـم ؛ وسـقـفم آسمان باشد
همیـن سـقف مــدور را که چون نیروی کیهانیست .
غـــذایم تکـــه ای نانی است و همـراه شراب عشق
که در هو زنده میگردد ؛که جز او، هر کسی فانیست.
گلــویم پـر عـلی باشــد ؛ زبـانم گر رسا گردد.
علی گویم ؛ علی بارد ؛ علی شــرط فـراوانیست.
اگر نامم بهار است و به دل عشق علی دارم
وجودم مهر مولا و طریقم رسم انسانیست
با احترام کوچک
مهرداد بهار
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.