جمعه ۲ آذر
پارودی اندر احوالات برخی میهمانان نوروزی شعری از رحیم نبی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۳۶ شماره ثبت ۴۵۸۲۳
بازدید : ۴۱۹ | نظرات : ۱۹
|
|
نقیضه ای اندر احوالات برخی میهمانان نوروز:
دوش دیدم که خلایق به در خانه زدند
ظرف آجیل شکستند و به پیمانه زدند
قوم چنگیز تو گویی که به ایران زده بود
بر سر سفره ی ما یورش خصمانه زدند
حین آن مفت خوریها و غنیمت بردن
حالتی رفت که صد نعره ی مستانه زدند
هر چه اندوخته بودیم به یغما بردند
گند بر عایدی و مبلغ یارانه زدند
آسمان بار اراذل نتوانست کشید
قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند
بعد صبحانه و آجیل خوریها و نهار
ساعت پنج دم از وعده ی عصرانه زدند
سفره خالی چو شد از میوه و آجیل و بساط
ناکسان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
صرف عصرانه چنان مست نمود ایشان را
فکشان گرم شد و تا سرشب چانه زدند
بعدِ آن شام حسابی که ریختند به حلق
بابت هضم ,دو صد پشتک جانانه زدند
سقف همسایه ی پایین فرود آوردند
در پی کشف خوراکی ره ویرانه زدند
اجر گردیدن پروانه صفت بر سر جمع
آتشی بود که بر خرمن پروانه زدند
یارب این فتنه که بر منزل ما داشته ای
آنچنان بود که در قصه و افسانه زدند
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.