سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      سال نو

      شعری از

      فریبا مُطاعی

      از دفتر خوان ِ دل (2) نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ فروردين ۱۳۹۵ ۲۳:۴۷ شماره ثبت ۴۵۷۵۱
        بازدید : ۶۱۰   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر فریبا مُطاعی
      آخرین اشعار ناب فریبا مُطاعی


      نمی دانم چرا
      هر وقت می خواهم به خودم برسم، جا می مانم!
      جا مانده هایم را جمع کرده ام...
      شاید اینها خودی نبودند!
      همان بهتر بیخودی ها نرسند
      فردا نوروز است
      می خواهم اینبار به خودم برسم...
      ***
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۹:۴۳
      درود بانو
      بسیار زیبا و جالب بود
      سال نومبارک خندانک خندانک خندانک
      محمودرضا رافعی (رافع)
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۳:۰۲
      فانوس شعرت همچو خورشید درخشان است
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۵۲
      سلام
      زیبا بود بانو
      ممنون
      منصور شاهنگیان
      سه شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۱۳

      با درودی صمیمانه

      و با تبریک سال نو و آرزوی موفقیت و سرفرازی

      برای شما و خانواده محترمتان ...

      خندانک خندانک خندانک خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک
      حسين زرتاب
      چهارشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۵ ۰۳:۵۷
      سلام و سپاس دوست ارجمند

      امید در بهار شکوفا

      خود های گمشده را پیدا کنیم

      یا از نو بسازیم

      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگار از ساحل احساس رد شد اا چه زیبا خوب بودن را بلد شد اا نگاهم چون که بر چشمانش افتاد اا همه حسم به او افزون ز حد شد اا از کتاب دل گویه های بانوی احساس اا درود و شبتان آرام نابیان گرامی
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      تو را شادی مرا غم آفریدند ااا کنارِ اشکِ نَم نَم آفریدند ااا بداهه سپاس آذردخت مهربان خانم مهندس عزیز محبّت دارید نازنین خواهرم ااا خداریارتان
      سید مرتضی سیدی

      من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
      آذر دخت

      درود و عرض ادب ااا سلام استاد بانو کوهواره عزیز شب شما هم بخیر و ایام به کامتان عزیزم
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      د ااا یخی به نزدِ آفتاب میآیَد ااا صدای چکّه های آب میآیَد ااا از مِناره ی صحنِ گنبدطلا ااا صلّ علی ابوتُراب میاید ااا از نفَس دلِ شکسته ی من ااا حدیثِ سُرخِ تَب و تاب میآیَد ااا بخشی از یک غزلم ااا سلام و عرض ادب شب و روزگار همگی شما گرانقدران در پناه امن الهی بخیر و خوشی ااا بدرود

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1