سروده ای ناتمام تقدیم به محضر مادرسادات ، دردانه ی رسالت وولایت، انسیه ی حورا،حضرت زهرا(س)
مادرسلام مادرپهلو شکسته ام
من آمدم بقیع ودوزانو نشسته ام
می بینیم که غمزده وزاروخسته ام
آخردخیل برتو دراین کوی بسته ام
یک لحظه می شود نظری سوی من کنی
کنج دل شکسته ام بانو وطن کنی
بی بی کجاست قبر تو تا من ببویمش
باآب چشمه های دوچشمم بشویمش
خواهم هزار درد دلم را بگویمش
من شیعه ام بگو که کجاها بجویمش
بی بی ببین که شیعه ترا جار می زند
سر را زدرد بر در و دیوار می زند
درهجر قبرتست که من آه می کشم
شب،سربه ناله دردل هرچاه می کشم
در بوم سینه نقش ترا ماه می کشم
درخواب نه که بادلی آگاه می کشم
زهرای اطهری وبه عالم نمونه ای
حالت بگو به شیعه که مادرچگونه ای
بیمارعشق تست هلا ای طبیب، دل
تنها تویی از عالم و آدم حبیب دل
بگذاشته ست سرزفراقت به جیب ،دل
بین رفته است صبروقراروشکیب دل
جز اشک وآه وناله نباشد نصیب او
بشنو دمی تو ناله ی امن یجیب او
مادرشکوه عشق توعالم گرفته است
هفت آسمان به سوگ تو ماتم گرفته است
باغ ولا خزان زده و غم گرفته است
شیعه برای سینه زنی دم گرفته است
عاشق شدند عالم وآدم به روی تو
سر می دهندنوحه ملایک به کوی تو
......
آیینی بسیار زیبا و شورانگیز
اجرتان با ساقی کوثر