هوایش راداشته باش

درود ها برادر ارجمند و هنرمندم مرحبا

زیباخواندم از دفتر احساستان بزرگوار..................

دریا درچشمانش طوفانیست


درود استادبزرگوارم
زیبا وبا احساس بود
احسنت

درود گرامی
بسیار زیباست

درود گرامی سپیدی دردمند و با احساس خواندم از شما

درود جناب کاظمی گرانقدر
زیبا نوشته اید واز ته دل

درود بر شما
با احساس و پر از حرف
آفرین بر ذوق و هنر شما

اگر می شود هوای دلم را کمی داشته باش

درود بر قلم زیبا و احساس شما

زیبا سرودید بزرگوار
پایدارباشید

سلام
اگر می شود
هوای دلم راکمی داشته باش!!

هوای دلم را داشته باش
خیلی لطیف و دلنشین بود . من لذت بردم و بهره نیز ... درود بر شما

درود برشما
خیلی هم قشنگ


اگر می شود

هوای دلم راکمی داشته باش!!

درود برادرم

بسیار زیبا

مرحبا به احساست

.............................. ............................
هوای دلم را کمی داشته باش
بسیااار زیبااا بود بزرگوار
هزارااان درود
............................. ..............................
شغالی به درونِ خم رنگ‌آمیزی رفت و بعد از ساعتی بیرون آمد, رنگش عوض شده بود. وقتی آفتاب به او می‌تابید رنگها می‌درخشید و رنگارنگ می‌شد. سبز و سرخ و آبی و زرد و. .. شغال مغرور شد و گفت من طاووس بهشتی‌ام, پیش شغالان رفت. و مغرورانه ایستاد. شغالان پرسیدند, چه شده که مغرور و شادکام هستی؟ غرورداری و از ما دوری می‌کنی؟ این تکبّر و غرور برای چیست؟ یکی از شغالان گفت: ای شغالک آیا مکر و حیله‌ای در کار داری؟ یا واقعاً پاک و زیبا شده‌ای؟ آیا قصدِ فریب مردم را داری؟
شغال گفت: در رنگهای زیبای من نگاه کن, مانند گلستان صد رنگ و پرنشاط هستم. مرا ستایش کنید. و گوش به فرمان من باشید. من افتخار دنیا و اساس دین هستم. من نشانه لطف خدا هستم, زیبایی من تفسیر عظمت خداوند است. دیگر به من شغال نگویید. کدام شغال اینقدر زیبایی دارد. شغالان دور او جمع شدند او را ستایش کردند و گفتند ای والای زیبا, تو را چه بنامیم؟ گفت من طاووس نر هستم. شغالان گفتند: آیا صدایت مثل طاووس است؟ گفت: نه, نیست. گفتند: پس طاووس نیستی. دروغ می‌گویی زیبایی و صدای طاووس هدیه خدایی است. تو از ظاهر سازی و ادعا به بزرگی نمی‌رسی.

مثنوی معنوی

احسنت استاد ارجمند
بسیار زیبا و با احساس نگاشتید
درود بر شما

دروووووووووووودها بر برادر گرانقدر و زیباکلامم

و چقدر زیبا، دلنشین و ژرف بود

جناب آقای کاظمی عزیز، سلام علیکم.
............................................................
غم نامه ایست ..........زیبا ودلنشین....
خسته نباشید بزرگوار..........

نیافته ام هنوز
دیواری
تا سایه اش را
تکیه دهم...
کج
جوش خورده است
شهری که
دست معمارش شکسته بود !

مسعود احمدی .
درودتان باد جناب کاظمی عزیز

سلام جناب احمدی بزرگوار
ممنونم از قدم رنجه ات
سپاس از کامنت زیبایت

خسته نباشید استاد عزیز
سلام ...دوست و یار فرهیخته بسیار لذت بردم از خوانش سروده ی نابتان ... با افتخار اشعار بی نظیرتان را دنبال میکنم ...یا حق