دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
آخرین اشعار ناب عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
دیدنت
در هجوم دانه های ریز و درشت برف
گرمای تازه ای داشت
نبودنت
درد کمی نیست
بی تو
تمام خانه های شهر
تنگ و تاریک است
امروز
باران را بهانه کن و
تا انتهای کوچه بیا
دل است دیگر
در چشم به هم زدنی دلتنگت میشود
تو چه کردی با من
این روزها
گره افتاده به حوصله ام و
زبان آرامش را نمی فهمم
گناه کرده ام مگر
دلم داد میزند
زندگیم فقط تو را کم دارد
دور نشو از من و
باز به دیدارم بیا
عشق زمان و مکان نمی شناسد
روی دیوار سرد و سفید زمستان
با خون سرخ مینویسم
عشق راه کوتاهی نیست اما
عاقبت به بهار میرسد ..
.....................................
از مجموعه شعر : یاد عشق
شاعر : عبدالله خسروی ( پسرزاگرس)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.