سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        تقديم به عزيز دلم جناب حيدر نيا

        شعری از

        رضا محمدی (شب افروز)

        از دفتر ناز نگاه نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۳:۳۱ شماره ثبت ۳۰۰۴
          بازدید : ۱۰۱۹   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)

        باتشكر از عزيز دلم حيدر نياي مهربانم
        -------------------------------------------

         


        ماییم و دل سوخته از سوز و دگر هیچ

        در کار غزل  جمله شب و روز و دگر هیچ



        ناکام ز عشق آمده در محفل نابان

        چون شبزدگان در پی یک روز و دگر هیچ



        ما شاعر اشعار برازنده و نابیم

        گر خوانده شدم شاعر دیروز و دگر هیچ



        بر ما مبر این ظن که یکی غره به خویشیم

        هستیم چو شاگرد بد آموز و دگر هیچ



        مارا هدف از محفل نابی که در آنیم

        شاگردی مرد شرف اندوز و دگر هیچ



        در نزد بزرگان نکنم شعر تخلص

        کینجاست یکی همچو شب افروز و دگر هیچ



        در کار غزل گر پی ِ آموختنی تو

        او خود چو غزل ، نکته بیاموز و دگر هیچ
        -----------------------------------
        در جواب غز زيبايشان

        امروز توئي شمع( شب افروز)و دگر هيچ
        در كار غزل معرفت آموز و دگر هيچ

        آتش بزن از عشق خودت جان و دلم را
        جانم تو در اين آتش خود سوز و دگر هيچ

        گفتار تو سر مشق دل دلشدگان شد
        مخصوص دل معرفت آموز و دگر هيچ

        گفتم كه رقابت نكنم با تو عزيزم
        در عشق تو باشي همه پيروز و دگر هيچ

        شرمنده ام از اين همه لطفي كه تو داري
        منهم چو تو ام شاعر ديروز و دگر هيچ

        از طعنه ي اغيار مرنجان دل من را
        با من تو در اين آتش عشق سوز و دگر هيچ
        -----------------------------------
        يك عمر زدم حرف محبت چو تو ديدم
        بر لطف توجانم شده مقروض و دگر هيچ 
        --------------------------------------
        شب افروز 19/2/90
        ببخشيد في البداهه بود
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        رضا محمدی (شب افروز)

        ،

        طاها محبی (حزین)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3