شنبه ۳ آذر
در سوگ پدر شعری از علی رحمانی ( درویش )
از دفتر سرشک قلم نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۳ ۲۳:۱۶ شماره ثبت ۲۷۸۹۱
بازدید : ۵۰۳۴ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر علی رحمانی ( درویش )
آخرین اشعار ناب علی رحمانی ( درویش )
|
پدری داشتم از جنس بلور
به مصاف غم دل سنگ صبور
همه شب ماه منیری بر ما
آفتاب گونه و سر چشمه ی نور
عاقبت سنگ اجل زد بر وی
خرد شد پرتو آن چون منشور
دست تقدیر قضا زد تیری
به دل پاک و تن یک رنجور
پر کشید سوی خدا آسوده
تا که شد دیده ی پاکش مستور
من شدم بچه یتیمی محزون
پدرم شد ز کنار من دور
همچو درویش حزین نالانم
چکنم بود وجودش منظور
دوستان و ادیبان گرامی این شعر بدون ثبت روی کاغذ بصورت بداهه در این سایت و همچنین شعر نو برای دوستان ادیب به رشته تحریر در آمد . منتظر راهنمایی ها و نظرات ادیبانه شما هستم . خدا اموات شما دوستان را هم غرق رحمت خویش قرار دهد .
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.