با تمنای تو در سینه قراری داریم
از عنایات شما باغ و بهاری داریم
هر چه گفتیم نشد مدح مقامات شما
ولی از فیض شما راه به جایی داریم
بی شما قیمت ما قیمت ارزن هم نیست
ما ز اکرام شما راه به جایی داریم
یکسر از جود شما لطف به ما نازل شد
وَ چنین شد که کنون منسب و کاری داریم
ما غلامان شمائیم و گدایان شما
وَ ز امداد شما شد که عیاری داریم
بانوی آینهها سخت تو را محتاجم
وَ به احسان شما در همه جا محتاجم
+++++
آبها معتکف پاکیتان ای بانو
آسمانها همه فرش رهتان ای بانو
خیل سُکّان سماوات به حال تسبیح
با ادب بر سر پا دربرتان ای بانو
تو همان خیر کثیری که به احمد دادند
میچکد جود ز سرپنجهتان ای بانو
جودتان داده توان تا که قلم میلغزد
و مدد یافته این نوکرتان ای بانو
من و مداحی زهرا که خدا مدحش گفت؟
این بود فیض شما و دمتان ای بانو
میسزد بار دگر باز وضو ساختنم
تا برم نام پر از برکتتان ای بانو
نامتان سحر عجیبی است خدا میداند
گفتنش حس غریبی است خدا میداند
+++++
همه آینهها محو تجلای تواند
آسمانها همگی واله و شیدای تواند
کیستی ای که بهشت نبوی سینه توست
اهل فردوس برین نیز گداهای تواند
کیستی ممتحنه، راضیهی مرضیه
اهل عالم همه محتاج دعاهای تواند
آبها سجده به پاکی تو کردند ازل
چشمهها مادح هر روز سجایای تواند
هر چه دارم همه در مقدم تو میریزم
این که سر نیست فقط فرش قدمهای تواند
سر من خاک قدمهای تو باشد مادر
دست من گیر که محتاج توام تا محشر
+++++
سر مستودعی و مدح تو را گفت خدا
آیهی نوری و احساس و تمامی حیا
برکت نام تو بوده که هدایت شدهایم
تویی آن مقصد مقصود و تویی راهنما
نمک دست تو بوده که نمکگیر شدیم
از سر سفره تو خیر رسیده است به ما
مصدر آیه تطهیری تویی ای بانو
لیله القدر که گفتند تویی یا زهرا
کهکشان چیست مگر؟ غیر غبار قدمت
آسمان چیست همان معبر شبهای شما
باید از لطف امداد به سائل برسد
ورنه هر آینه صد لطمه بر این دل برسد
+++++