سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 26 فروردين 1404
    17 شوال 1446
      Tuesday 15 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

        سه شنبه ۲۶ فروردين

        محتاج

        شعری از

        خسرو امینی (امینی)

        از دفتر اشعار عرفانی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ ۱۹:۵۰ شماره ثبت ۲۴۴۷۰
          بازدید : ۵۰۰   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب خسرو امینی (امینی)

         

        یا رب مددی فرما ، این بنده ی مسکین را               

        پاک از گنه اش کردان، این باطن چرکین را

        یا قاضی و یا عادل ،   یا عالم و یا حاکم

        با رحــــــم نما اجرا ، بر ما تو قــوانین را

        این دل شده خون از غم، گردیده پر از ماتم

        یارا نظری افکن ، این بنده مسکین را

        یا اول و یا آخر  ،   یا ظاهر و یا باطن

        یا کافی و یا شافی ،   دریاب مساکین را

        عمری است که از تلخی، کامم نشده شیرین

        احسان بنما بر ما ، آن صحبت شیرین را

        یا ماهر و یا قاهر ، یا جامع و یا کامل

        کامل بنما در ما ، اعمال و موازین را

        از شرع بگو با من، تا بهتر از این باشم

        از اشک سبک فرما ، این دیده سنگین را 

        یا مجمل و یا محسن ، یا مبدء و یا مومن

         از محفل مشتاقان ،کن دور شیاطین را

        شیطان سر راه من، گسترد همه دامش

        تا اینکه بیفزاید یک، جمع ملاعین را

        یا طالب و یا غالب، یا فاصل و یا واصل

        واصل بنما برما ، تو روح مضامین را

        یا مالک و یا قادر ، یا سامع و یا باصر

        بردار ز دوش ما ، این خرقه پشمین را

        زیرا که دو چشمانم ، عمری است نمی بیند

        بگشا تو به روی سر،آن دیده خوش بین را

         یا باعث و یا وارث، یا دائم و  یا قــائم

        قائم برسان بر ما، آن مایه ی تسکین را

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1