دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)
آخرین اشعار ناب رضا محمدی (شب افروز)
|
می شود تا یک نشان از مادرم زهرا گرفت؟
قبر او پیدا نمود و روح جان افزا گرفت
در کنار قبر او چون ابر باریدن نمود
بوسه بر قبرش نهاد و لذت دنیا گرفت
گرد از قبرش بروبی با دو مژگان تَرت
دامن زهرا در آن خلوتگه سینا گرفت
شکوه ها کرد این دل رنجیده از هجران او
جان مولا می شود، با اشک از او امضا گرفت
مادرم زهرا کجائی ما که دلتنگ توئیم
دل نشان قبر تو از بلبل شیدا گرفت
میخ در با تو چه ها کرد، پشت در با تو چه شد
آن زمانی که درون سینه ی تو جا گرفت
محسن تو مادرم دارد شهادت می دهد
آن در و آن سیلی و آن فتنه ،وانفسا گرفت
گو چه کردند با علی آن دم که در افتاده بود
میشود با اشک چشمان علی دریا گرفت
این (شب افروز) است و این سوز دل درمانده اش
بنگرید ای عاشقان او دامن زهرا گرفت
-----------------------
شب افروز 18/1/91
ثواب این شعر را هدیه می کنم به تمامی مادرانی که پله ی اول عشق حقیقی هستند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.