يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)
آخرین اشعار ناب زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)
|
به نام خدای همین حوالی...
روزه ام را با نگاهت بـــاز كـــردم
با خيالت تا سحــر پــــرواز كـــردم
غرق مستي ،غرق ايمانت شدم من
تاكه باران را به دل دمساز كردم
با خداي خود زدم من حرف هايي
در شبي روشن ،چنين ،ابراز كردم
آسمان هم سفره ي افطاريم شد
راه خود را من به چشمت باز كردم
عرش آن شب با زمين پيوند ها خورد
تا حكايت ها من از آن رازكردم
تا شروعي تازه از شعر تو باشم
از قنوت اين غزل آغاز كردم
پ . ن : بی رســم علی(ع) هیچیــم....
نه نگو زمان گذشت
آن روز
آن شب
آنجا کوفه بود
حال ببین زمان دگر تکرار شده
اینجا کوفه است
آن هم کوفه ی بدون علی (ع)
و ببین که چه کودک صفتانه چشم می بندیم بر دیده هم...
دل می شکنیم مغرورانه ...
گام برمی داریم ز روی کبر و ریا روی این زمینی که هیچ اعتباری به بودنمان نیست و حال اشــک می ریزیم جرعه
جرعه بهر غربت علی (ع) ؛ بهر نخلستان سوخته ی کوفه
اما کاش اشـک می ریختیم برای این فاصله های ممتد بجای مانده ی میان خود و خدای علی (ع)
میان خود و عدل علی (ع)
و یک جرعــه حرف دل :
این شبها فقط و فقط عدالت بخواهیم
آزادگی بخواهیم
بندگی علی(ع) و خدای علی (ع) بخواهیم
کمی انسانیت
مهربانی و مروّت
سادگی و رفاقت
راستگویی و صداقت
آری
همین و بس
ـــــــــــــــــــــ
قلم بارونیم : دو قدم مانده به بغض ماه - در قدری که شاید قدر ندانسته باشیم و بی هوا رفت ...
(( سروده اول بدون ویرایش بوده پس هر طرز نگاهی روی آن برای نفس های بارونیم مقدس است ))
ناب بمانید در حریم مهــر یگانه مهرآور هستی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.